رمان نوجوان

نفرین گربه

بعضی از آدم‌ها فکر می‌کنند هر بلایی دلشان خواست می‌توانند سر گربه‌ها بیاورند و بعد هم قسر دربروند. غافل از این‌که بعضی از گربه‌ها «قدرت جادویی» دارند و می‌توانند روزگار آدم‌ها را سیاه کنند. «آرتین» و «سینا» و «گیلی» برای سردرآوردن از نفرین جادویی مرموزی راهی سفری ترسناک می‌شوند و سر از خانه‌ای عجیب وسط جنگلی بارانی درمی‌آورند. یعنی کدام نیروی شیطانی انتظار آن‌ها را می‌کشد؟

هوپا
9786008655602
۱۳۹۶
۲۰۰ صفحه
۱۳۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های الهام فلاح
خون‌خواهی
خون‌خواهی با این دختر همه ضجه‌های عمه عذرا را از یاد می‌برد. خانه‌شان را که شده بود جهنم. اتوبوس‌های آزادگان را که هر کدامشان که از مرز رد می‌شدند مادر می‌افتاد به صرافت تهیه و تدارک که این‌بار محمد همراهشان است و از محمد هیچ خبری نمی‌شد. حنیف را فراموش می‌کرد که او با دست‌های خودش قرآن گرفته بود بالای سر ...
نفرین جغد
نفرین جغد بامداد شاگرد اول شده. مگر ممکن است کسی که تا به حال توی مدرسه دیده نشده شاگرد اول بشود؟ آرتین و سامی با کمک نارگل برای کشف راز بامداد و شاگرد اولی‌اش کلی نقشه پر دردسر کشیدند و فهمیدند پای یک جغد مرموز خارش‌آور در میان است. بعضی آدم‌ها نمی‌دانند جای پرنده توی آسمان است نه توی قفس. برای همین ...
به من نگاه کن
به من نگاه کن شب جا پهن کردیم روی پشت بوم. خوب یادمه. تابستون بود. پسرا زود خوابیدن. من اما خوابم نمی‌برد. مادرم خزید زیر لحاف و پشتشو کرد به آقاجون. آقاجون داشت گریه می‌کرد. من دیدم. یه قطره از گوشه چشمش چکید. یه‌باره گفت: «مسروره اون دختره رو یادته، اون که شعر می‌گفت؟» مادرم جلدی روشو گردوند سمت آقاجونم. آقاجون گفت: «یادته، مسروره، ...
سامار
سامار امشب می‌روم و درست در همان لحظه‌ای که لال و منگ به نور منعکس شده از پارچ استیل به سقف اتاق خیره مانده و صدای خس خس سینه‌اش گچ دیوار را می‌خراشد، و باز همان 1 قسمت بی‌ارزش مغزش دارد کار می‌کند، آن هم مثل ساعت.بالش را روی صوتش می‌گذارم. فقط چند ثانیه. نه دست پایی برای زدن دارد نه ...
مشاهده تمام رمان های الهام فلاح
مجموعه‌ها