نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 2 بازیگر مرد) مجموعه دنیای مدرن 2

ما همه‌مون چسبیدیم به زندگی. شاید این ثابت کنه که هیچی بعد از مرگ وجود نداره؟ شاید یه قسمتی از ما می‌دونه که این تمام اون چیزیه که ما داریم و سعی می‌کنه تا جایی که ممکنه نگهش داره.

9786009707461
۱۳۹۶
۷۲ صفحه
۱۲۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های گروه نویسندگان
کوتاه‌ترین‌ها از عشق تا مرگ
کوتاه‌ترین‌ها از عشق تا مرگ فکرش را بکنید که ار نست همینگوی تنها پشت پاکت سیگارش را داشته باشد، تا بر روی آن داستان‌های شاعرانه هایکو مانند با مضمون عشق بنویسد، تمام وجد و خلسه عشق را در کوتاه‌ترین شکل ممکن و در عین حال گویا و سرگرم‌کننده بیان کند و به فلسفه نامیرایی، یا مرگ عشق، نیز بپردازد. کوتاه‌ترین داستان‌ها از عشق و مرگ، ...
5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 1 زن و 1 مرد) مجموعه دنیای مدرن 1
5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 1 زن و 1 مرد) مجموعه دنیای مدرن 1 ما همه‌مون چسبیدیم به زندگی. شاید این ثابت کنه که هیچی بعد از مرگ وجود نداره؟ شاید یه قسمتی از ما می‌دونه که این تمام اون چیزیه که ما داریم و سعی می‌کنه تا جایی که ممکنه نگهش داره.
5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 2 بازیگر زن) مجموعه دنیای مدرن 3
5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 2 بازیگر زن) مجموعه دنیای مدرن 3 من نمی‌خوام بمیرم. اگه یه مار پیداش بشه و مسمومم کنه، خب کرده. اگه شورشی‌ها بیان و بهم شلیک کنن یا با چاقو سرم رو ببرن، خب کردن. این‌ها دست من نیست. اما این که بدن خودم بهم بتازه و بکشدم... نه. نمی‌تونم قبول کنم.
داستان‌های 5 دقیقه (و کمتر)
داستان‌های 5 دقیقه (و کمتر) بسیاری از ما پس از تجربه شکست و عقب‌نشینی، از نظر احساسی تسلیم می‌شویم و دست از تلاش می‌کشیم. ما هم مثل کوسه این داستان کتاب ، باور می‌کنیم که چون در گذشته ناموفق بوده‌ایم،‌همواره شکست خواهیم خورد. به عبارت دیگر همواره در ذهنمان حصاری می‌بینیم، حتی زمانی که هیچ حائل حقیقی میان جایی که هستیم و جایی که می‌خواهیم ...
5 ضرب در 1 (5 تک‌گویی برای زنان) مجموعه دنیای مدرن 4
5 ضرب در 1 (5 تک‌گویی برای زنان) مجموعه دنیای مدرن 4 انگاری در بهشت بالای سرم باز شده بود، صاف همون لحظه، و من می‌تونستم صدای جهانو بشنوم. تمام چیزی که من می‌شنیدم فریاد این هستی بود... می‌دونی چی می‌گفت؟ داشت می‌خندید. آره. همه حواسشو جمع کرده بود و داشت می‌خندید، داشت به من می‌خندید...
مشاهده تمام رمان های گروه نویسندگان
مجموعه‌ها