نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

بللا فیگورا

(Bella figura)

یاسمینا رضا - درام‌نویس پرآوازه فرانسوی - یکی از مطرح‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان حال حاضر جهان است. او در حوزه تئاتر کشور ما هم کاملا شناخته شده است: هنر، زندگی ضرب‌در سه، مرد تصادفی، گفت‌وگوهای پس از یک خاک‌سپاری و خدای کشتار... از جمله معروف‌ترین درام‌های ترجمه‌ شده او به فارسی هستند که به دفعات در طی سال‌های گذشته در ایران اجرا شده‌اند. شاید مهم‌ترین ویژگی آثار یاسمینا رضا، واکاوی لایه‌های پیدا و پنهان روابط انسانی است. نمایش‌نامه‌های او بستری هستند که در طی ‌آن‌ها، شخصیت‌ها با لایه‌ دیگری از خودشان مواجه می‌شوند. نمایش‌نامه بللا فیگورا که در سال 2015 منتشر شده است، جدیدترین نمای‌نامه این هنرمند فرانسوی است که تا امروز به فارسی ترجمه شده. ماجرای نمایش‌نامه در پارکینگ یک رستوران خارج از شهر شروع می‌شود. جایی که آندرا - زنی زیبا، مطلقه و کارمند نسخه‌پیچ یک داروخانه - به همراه بوریس، تاجری متأهل و در شرف ورشکستگی، برای گذراندن شبی عاشقانه به آن‌جا آمده‌اند. اما قبل از آغاز شب رؤیایی‌شان، کارشان به مشاجره می‌کشد. آندرا، از این دلخور است که چرا بوریس رستورانی را برای قرار عاشقانه‌شان انتخاب کرده است که در واقع محل مورد علاقه پاتریشیا - همسر فعلی بوریس - بوده است. ماجرا پیچیده می‌شود وقتی که به‌ناگاه، اریک و فرانسواز، زوج دیگری برای گرفتن تولد ایوون - مادر اریک - به پارکینگ رستوران وارد می‌شوند...

افراز
9786003262874
۱۳۹۶
۷۸ صفحه
۲۳۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های یاسمینا رضا
آرت
آرت هنر نمایش‌نامه کوتاهی درباره چند دوست است که درباره تابلوی نقاشی مدرنی که یکی از آن‌ها خریده و در واقع یک بوم خالی است بحث و مشاجره می‌کنند و دوستی آن‌ها به هم می‌خورد. تم اصلی نمایش‌نامه هنر، خودفریبی است. یاسمینا رضا در این‌باره به خبرنگار گاردین می‌گوید:«خودفریبی برای من بخش مهمی از زندگی است و من امروز بخصوص آن ...
آدام هابربرگ
آدام هابربرگ بدین ترتیب، روزی از روزها آدام بربرگ روی نیمکتی روبه‌روی قفس شترمرغ‌ها نشسته بود. نیمکت از بارش نامحسوس باران نمناک بود. دو شترمرغ بی‌حال خاکستری رنگ جلوی خانه‌شان در محوطه‌ای کاملا خالی علوفه می‌خوردند، تلفن همراه هابربرگ در جیبش زنگ زد: «الو!» صدایی از آن طرف خط گفت: «عجب هوایی! آدم دق می‌کند.»، «کجایی؟»، «باغ وحش»، «اون‌جا چیکار می‌کنی؟»، «خودت ...
خدای کشتار و بلا فیگورا
خدای کشتار و بلا فیگورا شبا که با قطار برمی‌گردم،‌ از پنجره‌ها توی خونه‌ها رو می‌بینم؛ برنامه‌های تکراری تلویزیون، میزهایی که واسه شام چیده شده، همیشه سر همون ساعت،‌ فضاهای تنگ و تاریک که ازشون غم و حسرت می‌باره... می‌دونید چیش واسم جالبه؟ همین تکراری که توش هست، همیشه سر یه ساعت خاص... آدما با یه مشت خرت و پرت الکی راه می‌افتن تا دنیا ...
خدای کشتار و بلا فیگورا
خدای کشتار و بلا فیگورا شبا که با قطار برمی‌گردم،‌ از پنجره‌ها توی خونه‌ها رو می‌بینم؛ برنامه‌های تکراری تلویزیون، میزهایی که واسه شام چیده شده، همیشه سر همون ساعت،‌ فضاهای تنگ و تاریک که ازشون غم و حسرت می‌باره... می‌دونید چیش واسم جالبه؟ همین تکراری که توش هست، همیشه سر یه ساعت خاص... آدما با یه مشت خرت و پرت الکی راه می‌افتن تا دنیا ...
مشاهده تمام رمان های یاسمینا رضا
مجموعه‌ها