نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

هر 20 دقیقه

(Every twenty minutes)

صحنه: گوشه یک آپارتمان باب روز شهری با رادیو، صندلی، مبل، و گنجه نوشیدنی‌ها با چراغ پایه‌دار. مرد و زنی تقریبا چهل ساله تازه از مهمانی آخر شب به خانه برگشته‌اند. مرد دارد نگاهی به روزنامه می‌اندازد و نوشیدنی ترکیبی‌اش را می‌نوشد. زن دارد سیگار می‌کشد. زن: می‌گن هر بیس دقیقه یکی تو امریکا خودشو می‌کشه. مرد: کی می‌گه؟ زن: روزنامه‌ها. مرد: روزنامه‌ها از کدوم گوری می‌دونن؟ زن: آمار دارن...

حمید امجد
نیلا
9786001221873
۱۳۹۷
۲۴ صفحه
۴۹۰ مشاهده
۰ نقل قول
تنسی ویلیامز
صفحه نویسنده تنسی ویلیامز
۲۳ رمان تنسی ویلیامز نویسنده مشهور آمریکایی و یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر در ادبیات آمریکا محسوب می‌شود. از آثار مشهور وی می‌توان به نمایشنامه‌هایی همچون اتوبوسی به نام هوس، گربه روی شیروانی داغ، باغ وحش شیشه‌ای، شب ایگوانا و خالکوبی رز اشاره کرد. نمایشنامه «گربه روی شیروانی داغ» در سال ۱۹۵۵ برنده جایزه پولیتزر شد.
دیگر رمان‌های تنسی ویلیامز
27 واگن پر از پنبه
27 واگن پر از پنبه اوایل عصر است و غروب در آسمان به رنگ صورتی است. مدت کوتاهی پس از بالا رفتن پرده، جیک میگان که مردی چاق و شصت ساله است از کلبه خارج شده به سرعت به گوشه خانه رفته، یک بشکه پر از نفت برمی‌دارد و خارج می‌شود. سگ سیاهی او را دنبال می‌‌کند. صدای روشن شدن یک اتومبیل و دور شدنش ...
پرنده شیرین جوانی
پرنده شیرین جوانی اتاق خوابی با سبک قدیمی در هتلی مدرن در امتداد ساحل خلیج شهر سنت کلود. شبیه یکی از گراند هتل‌های اطراف سورنتو یا مونت کارلو که باغ آن دارای درختان بلند خرما است. برای تزئین سرویس اتاق‌ها ظاهرا از هنرهای مناطق شمالی آفریقا کمک گرفته شده است. مهمترین قسمت آن، یک تختخواب دو نفره بزرگ است که باید به طرف ...
باغ‌وحش شیشه‌ای
باغ‌وحش شیشه‌ای این فکر به مغز اون هجوم آورد که مرد جوونی رو برای لورا دست و پا کنه. قیافه خیالی این جوون، مثل شبح یک هیولای مبهم تو آپارتمان سایه انداخت. به ندرت شبی می‌گذشت که از این موجود، از این روح، از این امید خانواده ما صحبتی به میون نیاد. اگر هم صحبتی از اون نمی‌شد، فکرش توی چهره پریشان ...
خال گل سرخ
خال گل سرخ وقتی یکی از دوستان دخترم رقص یادم می‌داد، ازش پرسیدم: چطور می‌فهمی پسرها از کدام طرف می‌روند؟ او گفت: با بدنت احساس می‌کنی! گفتم: چطور با بدن می‌توان احساس کرد؟ گفت: با چسباندن به او! به همین علت به تو می‌چسبیدم! متوجه نبودم که...
من از میان شعله‌ها برخاسته‌ام فریاد ققنوس
من از میان شعله‌ها برخاسته‌ام فریاد ققنوس نه... بر عکس،‌ این زن‌ها هستند که بهای قبولی زندگی را می‌پردازند و تمام عمر، بازوهایشان را مثل یک میله، پشت دری که مرگ می‌خواهد از آنجا وارد شود، می‌گذارند. مردها، مرگ را دوست دارند... زن‌ها، نه، مردها یکدیگر را مجروح می‌کنند و زن‌ها جلو خونریزی را می‌گیرند.
مشاهده تمام رمان های تنسی ویلیامز
مجموعه‌ها