رمان خارجی - آمریکا و کانادا

ملت عشق

(The forty rules of love)

عشق به قدری غیر منتظره و بی‌ملاحظه بر سر الا فرود آمد که انگار سنگی از ناکجاآباد درون برکه راکد زندگی‌اش پرتاب شده بود. در این رمان شورانگیز و خلاقانه الیف شافاک نویسنده کتاب‌های پرفروش و پرخواننده ترکیه، دو داستان را به طور موازی پیش می‌برد. در قرن سیزدهم، رومی شاعر و عارف، استاد معنوی خود، درویش خانه به دوش گم‌نامی به نام شمس تبریزی ملاقات می‌کند و از عالٍمی ناشاد به عارف و حامی متعهد عشق تبدیل می‌شود. در قرن حاضر، زن آمریکایی و ناشادی به نام الا روبنشتاین، تحت تاثیر پیام عشق رومی قرار می‌گیرد و شهامت پیدا می‌کند که پذیرای تحول خود شود. شافاک با آمیختن شرق و غرب، گذشته و حال، روایت روان و جالبی از نحوه تاثیر عشق را بر دنیا شرح می‌دهد. زندگی بدون عشق، ارزشی ندارد. از خودت نپرس که باید در جست و جوی چه جور عشقی باشی، معنوی یا مادی، آسمانی یا زمینی، غربی یا شرقی. تقسیم‌بندی‌ها منجر به تقسیم‌بندی‌های بیشتر می‌شوند. عشق فاقد عناوین و تعاریف است. همان است که هست، ناب و ساده. عشق، آب حیات است و عاشق، تجسم آتش! وقتی آتش عاشق آب می‌شود، عالم به گونه‌ای دیگر می‌گردد.

9786009830787
۱۳۹۶
۵۱۲ صفحه
۵۰۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
الیف شافاک
صفحه نویسنده الیف شافاک
۳۶ رمان الیف شفق یک نویسنده ترک‌تبار است. وی رمان‌هایی به انگلیسی و ترکی و فرانسوی منتشر کرده است. شفق دو رمان به انگلیسی نوشته است که بخاطر اشاره به نسل‌کشی ارمنیان در رمان دومش به نام حرام‌زاده استانبول (The Bastard of Istanbul) از سوی دادگاه‌های ترکیه به جرم "اهانت به ترک بودن" متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه همان سال دوباره گشوده شد و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او ...
دیگر رمان‌های الیف شافاک
بهترین زمان مردن
بهترین زمان مردن چه کسی غریبه واقعی است؟ کسی که در یک کشور زندگی می‌کند و می‌داند که متعلق به کشوری دیگر است یا کسی که در کشورش مانند غریبه‌ها زندگی کرده و نمی‌داند که دقیقا به کجا تعلق دارد؟ "بهترین زمان مردن" پنجمین اثر الیف شافاک، رمان‌نویس معروف زن ترکیه است، این اثر که با یک حکایت از "مثنوی معنوی" آغاز می‌شود ...
شمعدانی
شمعدانی دختری که نامش را دوست نداشت با دقت نگاه کرد. او پیش از این با کسی که لکنت داشته باشد، آشنا نشده بود. تا آن لحظه در هر جایی، دخترک آدم متفاوتی بود. اولین بار بود که با بچه‌ای مثل خودش آشنا می‌شد. در واقع، شاید هر کسی در این دنیا با دیگران فرق داشته باشد، انسان نمی‌تواند این را ...
اسکندر
اسکندر پیش از جستجوی عشق، بیندیش: من چطور عاشقی می‌توانم باشم؟ عشق انسان، انعکاس شخصیت اوست. اگر تو پرخاشگر باشی و نیز عصبانی، عشق را هم همچون جنگ تجربه می‌کنی. آدم ساده‌‌دل، عشقش هم پاک و ساده است. در این دنیا انسان بیش از همه کسانی را که دوستشان دارد آزار می‌دهد عمیق‌ترین زخم‌ها در خانواده باز می‌شود زخم هم که بهبود ...
شرافت
شرافت در بیرون، صداهای مرموزی به گوشم می‌رسید. صدای جیرجیر کف‌پوش، صدای وزش باد و نم‌نم بارانی که در شهر می‌بارید. در میان این صداها، صدای باز شدن در خانه را شنیدم و صدای کسی که مثل موش پنهانی از در خارج شد. او قبلا من را بیشتر از هر کس دیگری دوست داشت. اولین فرزندش، اولین پسرش. نور چشمش. اما ...
مشاهده تمام رمان های الیف شافاک
مجموعه‌ها