رمان خارجی - آلمان

مرگ پوتیا (داستان‌هایی از ادبیات آلمان)

ادبیات، یا هر آن هنری که ابزار بیان‌اش زبان است، پیوسته و به میزانی رفیع آفرینش‌گری نقادانه به بار می‌نشاند؛ زیرا زبان خود نقد زندگی است. زبان نام می‌برد، مصداق می یابد، معلوم می‌کند و داوری هم. و به این ترتیب جان می‌بخشد. یگانگی هر آنچه انسانی است، آری، یکپارچگی پرسمان بشری در زبان است که تجلی می‌یابد... داستان‌هایی که در این مجموعه کنار هم نشسته‌اند، خواسته‌اند هر یک نمونه‌ای مشخص از تعریفی باشند که توماس مان در بالا از ادبیات ارائه داده است.

نیلوفر
9789644487224
۱۳۹۷
۲۴۰ صفحه
۱۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
اگر 1 مرد را بکشم 2 مرد را کشته‌ام (تجربه زندگی مشترک در داستان‌های کوتاه) مجموعه داستان
اگر 1 مرد را بکشم 2 مرد را کشته‌ام (تجربه زندگی مشترک در داستان‌های کوتاه) مجموعه داستان «اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشته‌ام»، امکان زیست زندگی «همه ما» در جمهوری جهانی ادبیات است: تجربه زندگی مشترک در بهترین داستان‌های کوتاه جهان؛ داستان‌هایی که هر کدام، پنجره‌یی است بر دیوارهای محفظه دربسته‌یی از فضا و زمان، که «همه ما» در آن زندگی می‌کنیم. این داستان‌ها، به ما اجازه می‌دهند تا در ذهن‌های یکدیگر وارد شویم، ...
قصه‌هایی برای 6 ساله‌ها
قصه‌هایی برای 6 ساله‌ها قصه‌هایی برای شش ساله‌ها، مجموعه 9 قصه است. قصه‌هایی مثل: شوخی غولی، مسابقه خزیدن، جشن جادویی آقای مامبل، آوازی برای جنی، همسایه ما هشت پا دارد، غبار جادویی و... همان‌طور که از اسم قصه‌ها پیداست، هر قصه حال و هوای خاصی دارد و این تنوع باعث می‌شود که این مجموعه بسیار جذاب و سرگرم‌کننده باشد. بهتر است قصه‌ها را بخوانید، ...
سن نفرت‌انگیز (مجموعه 8 شاهکار داستان کوتاه از نویسندگان بزرگ جهان)
سن نفرت‌انگیز (مجموعه 8 شاهکار داستان کوتاه از نویسندگان بزرگ جهان) میلان کوندرا نویسنده چک در جایی می‌نویسد: تنها ادبیات است که می‌تواند ما را از بی‌رحمانه‌ترین و ملال‌آورترین جنبه زندگی یعنی روزمره‌گی دور کند. یک رمان خوب یا داستان‌های کوتاه به راحتی می‌تواند ما را از ملال تعطیلات، بیهودگی، روزمره‌گی و نکبت زنده بودن (به هر قیمت) و خیلی نکبت‌های دیگر دور کند و لختی در هزارتوهای روابط پیچیده بین انسان‌ها، ...
19 پرچم
19 پرچم چهار روز پیش، پانزدهمین پرچم را بر فراز پانزدهمین قبر برافراشتیم. سه روز قبل، تمام ذخیره غذایی‌مان در انبار سوخت، دو روز است نخوابیده‌ام. سرمان به شدت درد می‌کند. دیروز سه نفر از دیگر دوستانمان در بمباران جان سپردند و سه پرچم دیگر...
سراسر پنجره (مجموعه داستان‌های منتخب جایزه ادبی طهران)
سراسر پنجره (مجموعه داستان‌های منتخب جایزه ادبی طهران) تنگ شیشه‌ای از دستش رها شد، زمین خورد و شکست. خاک از طعم سرد سرکه سیاه شد. با دستی بر دماغ فرار کرد؛ پابرهنه. مادر جیغی کشید و فحشی بدرقه پاهای برهنه او نمود. دو قطره خون سرخ کنار تکه شکسته تنگ در زمین فرو می‌رفت. خاک گرم و نرم کوچه زیر قدم‌های تند و پی‌درپی او به هوا برمی‌خاست ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها