با صدای: احمدرضا احمدی
شعرهایی که خواهید شنید:
ـ کبریت زدم + لکهای
ـ من بسیار
ـ درختانی...
ـ این قطره...
ـ از یک...
ـ بر این جادهها
ـ قصیده
ـ این شاخه
ـ اگر من...
زمان: 1 ساعت و 15 دقیقه
قالببندی: mp3
۳۰ رمان
احمدرضا احمدی در ساعت ۱۲ ظهر روز دوشنبه ۳۰ اردیبشهت ماه ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. پدرش کارمند وزارت دارایی بود و ۵ فرزند داشت که احمدرضا کوچکترین آنها بود. جد پدری وی ثقهالاسلام کرمانی، و جد مادریاش آقا شیخ محمود کرمانی است. سال اول دبستان را در مدرسه کاویانی کرمان گذراند و در سال ۱۳۲۶ با خانواده به تهران کوچ کرد. در دبستان ادب و صفوی تهران دوران ابتدایی را به پایان برد و دورهٔ دبیرستان را در دارالفنون ...
دفتر دوم (احمدرضا احمدی)
ما روی بالکن ایستاده بودیم.
باران بیداد میکرد.
ما انتهای خیابان را نگاه میکردیم.
تنها سخنی که به هم میگفتیم.
آه بود و سکوت.
از جمعه گذشته.
میخواستیم.
گلدانهای شمعدانی را.
از بالکن به اتاق بیاوریم.
ما به انتهای خیابان خیره بودیم.
در انتهای خیابان.
دوازده چتر سیاه.
و یک چتر قرمز را میدیدیم.
چترها در باران به طرف ما ...
نمایشنامههای شاعر 3 (انبارها پیلهها ماهتاب دریایی تولد اول تولد دوم)
حساب سالهایی را که در این انبار متروک و نمور زندگی کردهام از یاد بردهام، باید زندگی را ادامه بدهم. شاید بازگردد و دوباره برای من آکوردئون بزند. من به صدای آکوردئونش زنده هستم. برای ادامه زندگی از چه چیز باید نام ببرم. من که شیفته نگاه خودم و دیگران به انگورها بودم، اکنون در انبار ماندهام که فهرستی از ...
نمایشنامههای شاعر 1 (فرودگاه پرواز 707 ما از گذشته آمدهایم اتاقها) نمایشنامه
فرشتهای در بیمارستان از پنجره به اتاقم آمد به من گفت پس از انفجار بمبهای اتمی روی زمین فقط شاعران میمانند. سه گل شمعدانی میماند به رنگهای سفید، صورتی، قرمز. خوشهای انگور. یک شاخه گل سرخ. یک خوشه گندم. یک اسب سفید. دو جفت کفش تابستانی و زمستانی. یک کتاب نت از آثار شوپن، چایکوفسکی، بتهوون، موتزارت. عکسهایی از کودکانی ...
در همه جهان ناگهان چراغها روشن شدند
کودکان جهان ناگهان از نسیم صبحگاهی بیدار شدند به میدانها آمدند.
جهان در رنگ بنفش غرق شد، جهان بنفش شد.
قطار از ریل خارج شد
صاحب مسافرخانه همه را دلداری میداد میگفت: شما باید یک هفته در این مسافرخانه بمانید تا ریل تعمیر و ترمیم شود و تکههای مانده قطار از ریل خارج شود و ریل دوباره ساخته شود شانس داشتید قطار در کنار دریا و یک روستای پر جمعیت از خط خارج شده است در همین مسافرخانه با هم هستیم باید منتظر بمانید و ...