ادبیات نوجوان

زمانی که هم‌صحبت فریدا بودم (بچه‌محل نقاش‌ها 5)

-

هوپا
9786008869955
۱۷۶ صفحه
۶۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمدرضا مرزوقی
دور زدن در خیابان یک‌طرفه
دور زدن در خیابان یک‌طرفه -
باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی
باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی «باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی» بهار هشتاد و سه نوشته شد. نوشته سالها در محاق غیر مجاز بودن ماند و ماند تا با تمهیداتی، کمی از آن سمت و کمی از این سمت، توانستیم امسال مجوزش را بگیریم. برای این کتاب به چند جلسه در وزارت ارشاد، در دوره‌های مختلف چند وزیری که در طی این سال‌ها آمدند و رفتند ...
پسین شوم
پسین شوم
زمانی که هم سبیل دالی بودم (بچه محل نقاش‌ها 6)
زمانی که هم سبیل دالی بودم (بچه محل نقاش‌ها 6) چه حالی پیدا می‌کنی اگر دایی‌ات یک فلش مموری به تو بدهد و بعد از باز کردن آن او را در فیلمی قدیمی کنار سالوادور دالی ببینی که در حال بازی با سبیل‌های درازش رو به دوربین می‌گوید: «تنها تفاوت من با یک دیوانه این است که من دیوانه نیستم!» دایی سامان که تازه از سفر اسپانیا برگشته برای بچه‌ها ...
زمانی که هم‌سنگر پیکاسو بودم (بچه‌محل نقاش‌ها 4)
زمانی که هم‌سنگر پیکاسو بودم (بچه‌محل نقاش‌ها 4) آیا اصلا همچین چیزی امکان دارد؟ این‌که دایی آدم با نقاش معروفی مثل پیکاسو، هم‌سنگر بوده باشد. اما «دایی سامان» در یادداشت‌هایش نوشته که چطور همراه پیکاسو در جنگ شرکت کرده! «مانی» و باقی بچه‌های فامیل باز هم رفته‌اند سراغ روزنامه‌های قدیمی و یادداشت‌های روزانه دایی سامان. در ادامه خاطرات دایی این‌طور می خوانند: دایی سامان همراه «پیکاسو»، «همینگوی» و ...
مشاهده تمام رمان های محمدرضا مرزوقی
مجموعه‌ها