تب 64 درجه جادوگر خوشگله
جادوگر روی دماغش زگیل گنده نداشت. به جلیقهاش شصت تا سنجاق قفلی نزده بود. دندانهای دراز و کرمخورده نداشت و لا به لای موهایش فضله موش نبود. مهمتر از همه این که قوزی و خمیده نبود. دماغو نبود و خروپف نمیکرد. تنش معطر بود و هر کس او را میدید عاشقش میشد.
اما مگر تا آن روز کسی او را دیده ...
سنجاقکی نشسته بر کف استخر
چگونه میتوان قصهی زندگی شیخ شهابالدین سهروردی را نوشت، در حالی که از زندگی او چیز زیادی نمیدانیم!؟ شیخ شهابالدین در دهکدهی سهرورد، از حوالی زنجان، به دنیا آمد. اما امروز، این دهکده وجود ندارد تا سراغ کودکیهای شیخ را از کوچه پس کوچههایش بگیریم. از این که بگذریم، در هیچ کتابی، دربارهی زندگی خصوصی شیخ چیزی نوشته نشده است: ...
عاشقانه
موبایلش باز هم خاموش بود. اما من هی براش پیامک فرستادم و وقتی امیدم رو از دست دادم براش نوشتم: «خداحافظ. پیامهای دیگه رو میریزم تو سطل زباله دلم.» بنشین. بنشینی من بهتر و بیشتر احساس قصهگویی رو دارم که داره قصهای تعریف میکنه. ممنون. معلومه که قصهام رو دوست داری و میخوای بدونی چرا موبایلش رو خاموش کرده بود، ...
امروز چلچله من
آقای شهردار گفت: از آنجایی که هر دو طرف تحمل زندگی با یکدیگر را ندارند و از آنجایی که شهر ما از دو نیمه تشکیل شده است تصمیم گرفته شد که نیمه آن طرف پل در اختیار همه کسانی باشد که تحمل شنیدن تذکرهای بهداشتی را ندارند. و این طرف پل در اختیار کسانی باشد که نمیخواهند بچههاشان قربانی بیتوجهی ...
کشور 10 متری
درسته که این کشور 10 متر مساحت دارد...
درسته که آدم کوچولوها توی این کشور زندگی میکنند...
اما مشکلات کشور 10 متری خیلی بزرکتر از مساحت و یا قد و قواره مردمش است.
کشوری که دو تا پادشاه مشنگ داشته باشد با سر افتاده تو دردسر. حالا اگر یکی ازپادشاهان قلابی باشد دیگر بیا و درستش کن. من که دوست ...