۲۲ رمان
Woody Allen (born Allen Stewart Königsberg) is a three-time Academy Award-winning American film director, writer, actor, jazz musician, comedian and playwright. His large body of work and cerebral film style, mixing satire, wit and humor, have made him one of the most respected and prolific filmmakers in the modern era. Allen writes and directs his movies and has also acted in the majority of them. For inspiration, Allen draws heavily on literature, philosophy, psychology, Judaism, European cinema and New York ...
متل ماه عسل از نو بزن سم
سام: من اون شخصیت رو دوست داشتم. نوشتههای تو خیلی کندن...
اون داستان پست مدرنیستیت در مورد اون ملحده که هشتاد سال توی یه اتاق خالی، بی که تکون بخوره،
تنها مینشست چون که میخواست زندگیش آهسته بگذره...
خوابم برد اصلا...
خاخام: امروزه بسی باب است انسانها الحاد را ستایش کنند،
اما دمی که در بستر مرگند، روحانیای میطلبند تا ...
ریورساید درایو
ریورساید درایو یکی از 3 نمایشنامه تکپردهای وودی آلن است که در سال 2003 منتشر شد. ماجرای هر 3 نمایشنامه در نیویورک میگذرد و عنوان هر کدام از نمایشنامهها، از نام خیابان مشهوری در منهتن نیویورک گرفته شده: ریورساید درایو، الد سی بروک، سنترال پارک وست.
طنزهای وودی آلن (بی بال و پر)
در اینکه دنیایی نامرئی وجود دارد، شکی نیست. مسئله اینجاست که این دنیا تا مرکز شهر چقدر فاصله دارد و شبها تا کی باز است؟ حوادث مرموز مرتبا اتفاق میافتند. یکی جن و پری میبیند. یکی سر و صدا میشنود: و یکی از خواب میپرد و میبیند که دارد توی هوا راه میرود.
دفاع از دیوانگی
این کتاب شامل سرفصلهای: فهرستهای مترلینگ، نگاهی به جرایم سازمانیافته، خاطرات اشمید، فلسفه من، بله اما اینکار از عهده ماشین بخار برمیآید؟، بولتن بهاره، مکاتبات گوساژ ـ واردبدیان، خاطرات دهه بیست، کنت دراکولا، گفتگو با هلموتز، زندهباد بارگاس، گزیدههایی از یادداشتهای آلن، بررسی پدیدههای فراطبیعی، مسابقه هوش با کارآگاه فورد، نابغه ایرلندی، داستانهای حیرتآور و موجودات افسانهای، اما آرام... خیلی ...
بیبال و پر (مجموعه طنزهای وودی آلن)
من و گوگن دوباره دعوایمان شد و او قهر کرد رفت تاهیتی! وسط کشیدن دندان یکی از بیماران بود که صدایش کردم.
زانویش را روی قفسه سینه آقای نات فلدمن گذاشته بود و با انبر دندان کرسی بالا، سمت راست را گرفته بود.
طبق معمول در حال تقلا بود که من از اقبال بدم وارد اتاقش شدم و پرسیدم که آیا کلاه ...