نمایش‌نامه

مرگ در می‌زند (مجموعه‌های طنز وودی آلن) نمایش‌نامه

(The complete prose of woody allen)

مرگ: (زیرا او چیزی نیست جز مرگ) یا عیسی مسیح. نزدیک بود گردنم بشکنه. نات: (با حیرت به او نگاه می‌کند) تو کی هستی؟ مرگ: مرگ. نات: مرگ. گوش کن. می‌تونم بشینم؟ نزدیک بود گردنم بشکنه. دارم مثل بید می‌لرزم. نات: گفتم تو کی هستی؟ مرگ: مرگ. یه لیوان آب می‌آری؟ نات: مرگ؟ یعنی چی؟ مرگ: چت شده؟ این لباس سیاه و صورت سفیدمو نمی‌بینی؟ نات: چرا. مرگ: الان هالووینه؟ نات: نه. مرگ: پس من مرگم دیگه. حالا میشه یه لیوان آب یا فرسکا بدی دستم؟ نات: اگر این یه شوخیه... مرگ: شوخی چیه؟ ببینم تو پنجاه و هفت سالته؟ نات آکرمنی؟ آدرست پلاک 118 خیابون پسیفیک؟ مگر اینکه اشتباه اومده باشم. کو این برگه احضاریه؟ جیب‌هایش را می‌گردد و سرانجام کارتی را با یک آدرس رویش نشان می‌دهد، ظاهرا دوباره برای اطمینان نگاهی به آن می‌اندازد.)

بیدگل
9786005193992
۱۳۹۴
۱۱۲ صفحه
۲۴۳۷ مشاهده
۰ نقل قول
وودی آلن ۲۲ رمان Woody Allen (born Allen Stewart Königsberg) is a three-time Academy Award-winning American film director, writer, actor, jazz musician, comedian and playwright. His large body of work and cerebral film style, mixing satire, wit and humor, have made him one of the most respected and prolific filmmakers in the modern era. Allen writes and directs his movies and has also acted in the majority of them. For inspiration, Allen draws heavily on literature, philosophy, psychology, Judaism, European cinema and New York ...
دیگر رمان‌های وودی آلن
قابل توجه نوابغ فقط پول نقد
قابل توجه نوابغ فقط پول نقد تابستان پارسال یک روز پس از مقداری دویدن در طول مسیر خیابان پنجم که به عنوان یک برنامه بدن‌سازی برایم در نظر گرفته شده بود تا امید به زندگی را به اندازه امید یک معدنچی قرن نوزدهمی در من کاهش بدهد، مقابل کافه بیرونی هتل استن‌هوپ توقف کوتاهی کردم تا دستگاه تنفسی ضعیفم را با یک پیچ‌گوشتی تگری مرمت و ...
مرگ در می‌زند (تجربه‌های کوتاه 1) نمایش‌نامه
مرگ در می‌زند (تجربه‌های کوتاه 1) نمایش‌نامه نمایش در اتاق خواب خانه دوطبقه نات اکرمن رخ می‌دهد که جائی در کیوگاردنز واقع است. کف اتاق کیپ تا کیپ با قالی فرش شده است. یک تختخواب دو نفره بزرگ و یک میز توالت بزرگ. اتاق اسباب و اثاثه و پرده مفصل دارد، و روی دیوارها چند تابلوی نقاشی و یک دماسنج زشت آویزان است. به هنگام بالا رفتن ...
مرگ
مرگ از مرگ نمی‌ترسم. فقط نمی‌خواهم وقتی به سراغم می‌آید آنجا باشم... ژوییه 1989/ وودی آلن
این آب آشامیدنی نیست (مجموعه طنزهای وودی آلن) نمایش‌نامه
این آب آشامیدنی نیست (مجموعه طنزهای وودی آلن) نمایش‌نامه سوزان: در مقایسه با پسرهایی که تا حالا باهاشون ازدواج کردم، دونالد همانی‌ئه که بابام می‌خواد. مگی: مگه تا حالا چند بار ازدواج کردی؟ سوزان: چند بار...یکی‌شون موزیسین جز بود که اختلال دو قطبی داشت. یکی‌شون سرباز فراری بود و اون یکی هم یک کشیش خلع لباس شده. اما اگر بخوام خانه زندگی تشکیل بدم، کسی را می‌خوام که... مگی: با ثبات و موفق باشه. سوزان: ...
هرج و مرج محض
هرج و مرج محض سیمینوف گفت: «نمی‌خوام اسم ببرم، اما سال‌ها قبل یه سرمایه‌گذار بانکی بود که نتونست بچه‌اش را بفرسته یه مهدکودک درست و حسابی. می‌گن بچه‌اش رسوایی به بار آورده و نتونسته نقاشی انگشتی بکشه. بگذریم، پسره که مدرسه مورد نظر پدر و مادرش راهش ندادن، مجبور می‌شه... نمی‌دونم چه جوری بگم...» «مجبور می‌شه که چی؟ بگو! من طاقتش رو دارم!» «بزار این جوری برات ...
مشاهده تمام رمان های وودی آلن
مجموعه‌ها