تمساحی به نام گل زعفران (بهترین نویسندگان ایران)
مجموعه «بهترین نویسندگان ایران» با در کنار هم قرار دادن داستانهایی از نویسندگان تاثیرگذار و صاحبنام حوزه کودک، همراه تصویرگریهایی متناسب، مجموعهای ماندگار و خواندنی از آثار این بزرگان گرد آورده است.
زندانی قلعهها (قصههای تصویری از زندگی خواجه نصیر طوسی)
مغولها به ایران حمله کرده بودند و شهرهای ایران ناامن بودند. قانون و حکومت بر سر کار نبود. همه مردم با ترس و نگرانی زندگی میکردند. خواجه نصیرالدین طوسی هم برای دور ماندن از حمله و آزار مغولها به قلعه قهستان پناه برده بود...
3 پنجره 3 زن
چند دقیقهای گذشت. من همچنان گریه میکردم و انیسه بالای سرم نشسته بود که ناگهان صدای باز شدن در را شنیدم. در اتاق باز شد و هیکل بلند و کشیده مردی که لباس بسیار فاخر هندی پوشیده و شلوار اطلسی تنگ و چسبان آبی رنگی به پا کرده بود، در آستانه در ظاهر گردید. با حیرت سرم را بلند کردم ...
شهر به شهر (قصههای تصویری از زندگی خواجه نصیر طوسی)
محمد نصیرالدین، ساکت و آرام به حرفهای پدر گوش میداد. او باید به تنهایی، از طوس به نیشابور میرفت. در آنجا غریب بود. هیچ آشنایی نداشت. باید خودش خانهای میگرفت و تنها زندگی میکرد. بدون پدر و مادر...