رمان خارجی - بریتانیا

مردگان

(The dead)

"مردگان" آخرین و طولانی‌ترین داستان دوبلینی‌ها (1914) است که با داشتن 15،952 کلمه در حد رمان کوتاه هم به شمار می‌رود. این داستان به مضامین عشق و شکست و مرگ و ماهیت هویت می‌پردازد. تی. اس. الیوت "مردگان" را «یکی از بزرگ‌ترین داستان‌های کوتاهی که تاکنون نوشته شده» توصیف کرده است. «روح گیبری‌یل به حیطه‌ای نزدیک شده بود که خیل عظیم مردگان در آن ساکن‌اند. پیدا و ناپیدای آن‌ها را احساس می‌کرد اما از آن سردرنمی‌آورد. هویت خودش داشت در عالمی بی‌نام و نشان و ناملموس محو می‌شد. عالم ملموس، عالمی که این مردگان زمانی در آن پرورش یافته و زندگی کرده بودند، داشت محو می‌شد و تحلیل می‌رفت.»

9786008209591
۸۴ صفحه
۱۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جیمز جویس
صفحه نویسنده جیمز جویس
۱۴ رمان جیمز آگوستین آلویسیوس جویس ‏نویسندهٔ ایرلندی بود که گروهی رمان اولیس وی را بزرگ‌ترین رمان سده بیستم خوانده‌اند. اولین اثرش دوبلینی‌ها مجموعه داستان‌های کوتاهی است درباره دوبلین و مردمش که گاهی آن را داستانی بلند و با درون‌مایه‌ای یگانه تلقی می‌کنند. جویس در خانواده‌ای متوسط در دوبلین به دنیا آمد. در مدرسه و دانشگاه دانش‌آموزی با استعداد بود. در اوایل دههٔ سوم زندگی به اروپای قاره‌ای مهاجرت کرد و در شهرهای تریسته، پاریس و زوریخ اقامت گزید. گرچه بخش بزرگی از ...
دیگر رمان‌های جیمز جویس
بازار عربی
بازار عربی می‌خواهم عمری در کنار تو باشم. آنقدر از خود به تو بگویم تا وجودمان یکی شود. تا زمانی که لحظه‌ی مرگ‌مان فرا رسد.
اولیس 1 (کتاب اول)
اولیس 1 (کتاب اول) آخرین‌ وداع‌ بی‌نهایت‌ تأثرآور بود، از مناره‌های‌ دور و نزدیک‌ صدای ‌ناقوسِ‌ مرگ‌ لاینقطع‌ بلند بود و همه‌ را به‌ تشییع‌ جنازه‌ می‌خواند و در گوشه‌ و کنار محله‌های‌ غم‌زده‌ ده‌ها طبل‌ پوشیده‌ در نمد که‌ صدای‌ پوک‌ توپ‌ها آن‌ها را قطع‌ می‌کرد، ندایی‌ شوم‌ سر می‌داد. غرش‌ کرکننده رعد و روشنایی‌کور کننده برق‌ که‌ این‌ صحنه مرگبار را روشن‌ ...
تبعیدی‌ها
تبعیدی‌ها بئاتریس: با همان حالت قبل. اومده، این‌طور صحبت نکنید. ریچارد: او مرا از خود راند. به خاطر او سال‌ها در تبعید و فقر، یا چیزی شبیه به آن، زندگی کردم. هیچ‌ وقت کمک هزینه‌ای را که او از طریق بانک می‌فرستاد قبول نکردم. من هم صبر کردم، اما نه برای مرگ او، بلکه برای کمی فهمیدن من، پسری که از گوشت ...
دوبلینی‌ها
دوبلینی‌ها دلم می‌خواست به اتاق بروم و به او نگاه کنم، اما جرات در زدن نداشتم. آهسته در سمت آفتابی خیابان راه افتادم، و همچنان که می‌رفتم، تمام اعلان‌های نمایشی را در پشت شیشه دکان‌ها می‌خواندم. به نظرم عجیب می‌آمد که نه من حالت عزاداری داشتم و نه روز، و من حتی از کشف احساس آزادی در خودم ناراحت شدم تو ...
مشاهده تمام رمان های جیمز جویس
مجموعه‌ها