۲۱ رمان
خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار و روزنامهنگار اهل پرو است. یوسا یکی از مهمترین رماننویسان و مقالهنویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. ماریو بارگاس یوسا بیست ساله بود که اولین داستانش منتشر شد؛ داستان کوتاهی بود به اسم «سر دسته ها» که در یکی از نشریات پایتخت به چاپ رسید. اما راه درازی را در پیش داشت و شاید خودش هم آن قدر جاه طلبی نداشت که روزگاری نامش را در میان ...
قهرمان عصر ما
ماریو بارگاس یوسا با هر رمانش خواننده را شگفتزده میکند. او در این اثر، دو روایت موازی را به پیش میبرد که اگرچه در پایان به هم میرسند، اما هر یک از سویه اجتماعی خاصی برخوردار است. حوادث رمان در جامعه معاصر پرو رخ میدهد و همهچیز با نامههای افرادی مشکوک شروع میشود که قصد باجخواهی از صاحب یک شرکت ...
مردی که حرف میزند
روشنفکرانه، اخلاقی، هنرمندانه در آن واحد و به گونهای درخشان... جذابترین رو روانترین کتاب وارگاس یوسا.
قصهگو، اطمینان و تسلط داستانسرایی را نشان میدهد که هنرش را در کنترل کامل دارد.
داستانی جذاب است... وارگاس یوسا با مهارت بسیار و به گونهای دلکش و متین، اسراری را میتند که سرنوشت شائول زوراتاس را در میان گرفته است...
نامههایی به 1 نویسنده جوان
به سنت ریلکه شاعر اتریشی در اثر به یادماندنیاش: نامههایی به یک شاعر جوان، بارگاس یوسا هم آموختهها و آزمودههای دوران نویسندگیاش را در دوازده نامه برای نویسندگان جوان و پرشور فراهم آورده است. در دیدگاه بارگاس یوسا، نویسنده انسانی است سرشار از شوق سیریناپذیر خلق دنیایی دیگر، اما به روی کاغذ آوردن خیال و بنا کردن دنیای نو، ابزار ...
راهی به سوی بهشت
بعضی از کتابهای این نویسنده عبارتند از: در ستایش سپتامبر، یادداشتهای دن ریگوبرتو، سور بز و نامههایی به نویسنده جوان. از کتابهای دیگرش میتوان به موج آخرین اشاره کرد که برنده جایزه منقدان کتاب ملی بود. ماریو وارگاس یوسا در سال 2010 سرانجام پس از نوشتن بیست و سه جلد رمان جایزه نوبل را به خویش اختصاص داد. رمان راهی ...
دختری از پرو
ریکاردو نخستین بار در ابتدای نوجوانی در دهه 1950 در یکی از بهترین محلات لیما با دختری آشنا میشود که او را شیلیایی کوچک مینامند، آشناییای که بر سراسر زندگی او سایه میافکند. در آن دوران شادی و بیخیالی، آن دو نیز مانند سایر نوجوانان آن زمان از شنیدن موسیقی لذت میبردند و جز غم عشق نگرانی دیگری نداشتند. اما ...