تیله آبی
تسلط صفدری به تکنیکهای داستانپردازی، شناخت ژرفش از باورها و آداب بومی و پیشنهادات تازهاش در روایت، او را در زمره شاخصترین نویسندگان ایران قرار داده است. تیله آبی دربرگیرنده 7 داستان از برجستهترین داستانهای اوست.
با شب یکشنبه
چشمم میماند به کشش انگشتهای بالای سرم تا کمکم سایه دستهایی را میدیدم که به روی دیوار میرفت و میآمد. چند شب از این سایهبازی گذشته بود که دیدم رختهایم را به هم ریختهاند. تازه سر شب بود و از گشت و گذار برگشته بودم. هر تکهای از جامه شلوارهایم در جایی افتاده بود. اول که آنها را دیدم توی ...
40 گیسو
پیرمرد و پیرزنی در دهکدهای زندگانی می کردند. آنها دوتا دختر داشتند. زندگیشان نه خوب و نه بد میگذشت. هر روز صبح از خواب بیدار میشدند، چاله آتش را نگاه میکردند، چهار گرده نان میدیدند که گرم و برشته آماده است. گردههای نان را برمیداشتند و میخوردند. به هر یکی یک گرده میرسید.
روزی پیرمرد به پیرزن گفت: «بیا دخترها ...