رمان خارجی

داستان‌های برگزیده

داستان‌های این کتاب از میان بهترین آثار چند نویسنده‌ی خارجی که همه از مشهورترین داستان‌سرایان جهانند برای خوانندگان جوان برگزیده شده است. این داستان‌ها که در انتخاب آن‌ها سعی فراوان به کار رفته، گذشته از آن که در خور فهم و استفاده جوانان است با زبان دل‌پذیر افسانه، آنان را به راه راستی، مردم‌دوستی و جوانمردی می‌خواند و دل‌های پاک و جوانشان را با عشق، محبت و امید به زندگی صفا می‌بخشد. مترجم این کتاب خود نویسنده‌ای توانا و خوش‌سخن است و همه کم و بیش با داستان‌های دل انگیزش آشنایی دارند و داستان‌هایی را که او برمی‌گزیند و به فارسی شیرین برمی‌گرداند سودمند، سرگرم کننده و دلنشین است.

9789641154082
۱۳۸۶
۱۶۲ صفحه
۱۰۸۹ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
سرگذشت دختران
سرگذشت دختران خیلی وقت پیش ـ البته نه اون‌قدرا، همین چند سال پیش، قبل از این‌که چرخ‌‌دنده‌ها و اهرما و قرقره‌ها آینده رو از دل زمین بکشن بیرون و بیارن جلو چشم من ـ زیاد مهمونی می‌رفتم. تو یکی از این مهمونیا زن و شوهری بودن به اسم کریستا و ری. اونا با آدمایی که من کم و بیش باهاشون آشنا بودم، یا ...
داستان‌های کوتاه از نویسندگان اسلاو
داستان‌های کوتاه از نویسندگان اسلاو در این کتاب داستان‌هایی از نویسندگان روسیه، اوکراین، چک، بلغارستان و لهستان گردآوری شده است. برخی از این نویسندگان در ایران شناخته شده هستند و نام برخی دیگر ناآشناست. بیشتر داستان‌ها به زبان طنز هستند و مضمون‌های نیرومند در آن‌ها به چشم می‌خورد. با وجود آنکه نویسندگان این آثار پیشینه‌های تاریخی و فرهنگی مشترک میان اقوام اسلاو را دارا هستند، ...
طرف تاریکی
طرف تاریکی ترس همواره به فاصله یک گام جلوتر راه می‌رود، حضور سایهوار مرگ است پشت سر آدمی. با این داستان‌ها، به قلمرویی ناشناخته و تاریک گام می‌گذاریم که در آن، مرزهای مرگ و زندگی درهم تنیده است. ضرب‌المثلی انگلیسی می‌گوید: هیچ فرد مرده‌ای نمی‌تواند داستان تعریف کند. پس راوی، همان کسی است که زنده از دل ترس بیرون آمده است. من حالا ...
صدایی از دیوار
صدایی از دیوار بچه که مرد، مادرم خرد شد، نه یک دفعه، بلکه تکه به تکه، مثل بشقاب‌هایی که یکی پس از دیگری از قفسه سقوط می‌کنند و خرد می‌شوند. هرگز نفهمیدم چه موقع اتفاق می‌افتد، به این ترتیب تمام مدت، در حالت انتظار، عصبی و بی‌قرار بودم. پدرم به شیوه متفاوتی خرد می‌شد. او سعی می‌کرد اوضاع را رو به راه کند. ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها