رمان نوجوان

ماتیلدا

(Matilda)

چه کسی به کلاه پدر چسب مالیده بود؟ شبحی که مادر را سراسیمه از خانه فراری داد از کجا آمده بود؟ جواب این‌ها را فقط ماتیلدای زرنگ و باهوش و دوست‌داشتنی می‌دانست. دختری پر استعداد با پدر و مادری بی‌فکر و سطحی که غرق در مسائل پیش پا افتاده‌ زندگی خود هستند. کاشکی وضع در مدرسه بهتر باشد. اما آنجا هم خانم مدیر شلاق به دستی هست که نفس را در سینه بچه‌ها حبس کرده و حسابی از همه زهرچشم گرفته است. کسی که بتواند بچه‌ها را از دست او خلاص کند یک قهرمان به حساب می‌آید. آیا این قهرمان ماتیلداست؟

مرکز
9789643053376
۱۳۸۵
۲۱۸ صفحه
۲۸۷۶ مشاهده
۰ نقل قول
رولد دال ۳۰ رمان رولد دال، داستان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس اهل ویلز بریتانیا و از مشهورترین نویسنده‌های انگلیسی، که والدینش نروژی‌الاصل بودند و اوج شکوفایی او به عنوان نویسنده برای کودکان و بزرگسالان در دهه ۱۹۴۰ بود. مهم‌ترین آثار او چارلی و کارخانه شکلات سازی، جیمز و هلوی غول پیکر، ماتیلدا و داستان‌های چشم‌نداشتنی است. بیشتر آثار او به فیلم در آمده‌است.
دیگر رمان‌های رولد دال
لاک‌پشت
لاک‌پشت آقای هوپی عاشق خانم سیلور است. اما خانم سیلور فقط به لاکپشت خود آلفی فکر می‌کند. آقای هوپی چگونه می‌تواند با چنین رقیبی مبارزه کند؟ او برای به دست آوردن محبت بانوی محبوبش نقشه جسورانه‌ای طرح می‌کند. اما آیا موفق می‌شود؟ و چه بر سر آلفی خواهد آمد؟ لاک‌پشت یکی از درخشان‌ترین و بهترین آثار رولد دال است.... تصاویر کوانتین بلیک ...
خانواده آقای ابله
خانواده آقای ابله رولددال، نویسنده نروژی تبار انگلیسی، از موفق‌ترین و مشهورترین نویسندگان ادبیات کودکان بود و در میان کودکان و نوجوانان سراسر جهان خوانندگان بسیار داشته و دارد. نگاه انتقادی او به آدم‌ها، که با بیانی تند و تیز و نکوهش‌گر و هجوآمیز همراه است به خواننده هشدار می‌دهد که او نه در صدد پوشاندن و ناچیز انگاشتن عیب‌ها بلکه در تلاش ...
پسر (داستان‌هایی از دوران کودکی)
پسر (داستان‌هایی از دوران کودکی) این کتاب زندگی‌نامه شخصی نیست، با این حال، همه رویدادهای آن کاملا واقعی هستند، رویدادهای واقعی که از داستان چیزی کم ندارند و همین خصلت داستان گونه‌شان باعث شده که گذشت ده‌ها سال آن‌ها را از خاطر رولد دال، نویسنده بزرگ و معروف‌ نروژی تبار، نزدوده باشد. حتما همین گونه خاطره‌ها بوده‌اند که مضمون داستان‌های پر خواننده و مسحور کننده‌ای ...
بد جنس‌ها
بد جنس‌ها آقای بدجنس کلاً بدجنس به دنیا آمده بود و در سن شصت سالگی حتی از روز اول هم بدجنس‌تر بود. موهای صورت او مثل برس سیخ سیخی بود. برای همین هیچ وقت گرسنه نمی‌شد! اگر گفتید چرا؟ ... اما خانم بدجنس اصلاً زشت به دنیا نیامده بود. وقتی جوان بود، صورت زیبایی داشت، ولی سال به سال با بالا رفتن ...
تمساح غول‌پیکر
تمساح غول‌پیکر من هیچ وقت سیر نمی‌شم، مگر این‌که دست کم سه تا بچه آبدار رو درسته قورت بدم! تمساح غول پیکر شکموترین جانور در سرتا سر جنگل است که عاشق خوردن بچه‌هاست! او از آن خالی‌بندهای نابه کار است که خیال می‌کند با نقشه‌های پنهانی و کلک‌های زیرکانه‌اش، راست راستی هوش سرشاری دارد. اما به اندازه دیگر حیوانات جنگل، باهوش نیست. آنها ...
مشاهده تمام رمان های رولد دال
مجموعه‌ها