رمان خارجی

مسافر فرانکفورت

لطفا کمربندهایتان را محکم ببندید! سرنشینان هواپیما دستور را زیاد جدی نگرفتند. همه در آن لحظه یک احساس مشترک داشتند. فعلا نمی‌توان در فرودگاه ژئو فرود آمد. مسافران خسته و خواب آلوده مرتب خمیازه می‌کشیدند. غافل از این که خستگی و خواب آلودگی بیشتری در پیش بود. تکرار دستور میهماندار که این بار آمرانه تحکم کرد. لطفا کمربندهایتان را ببندید، دال بر ادامه خستگی و بی‌خوابی بود.

مهرفام
9789649915203
۱۳۹۰
۳۶۰ صفحه
۱۵۱۴ مشاهده
۱ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
ان یا ام
ان یا ام - شاید...اما حداقل یک‌بار احساس مهم بودن را تجربه کردیم. کم‌کم دارم حس می‌کنم که هیچ‌کدام از ماجراهای گذشته واقعی نبوده است. تامی، واقعا همه آن ماجراها اتفاق افتاد؟ واقعا جاسوس‌های آلمانی تو را دزدیدند؟
قتل‌های الفبایی
قتل‌های الفبایی داستان قتل‌های سریالی است که ماموران پلیس هنوز نتوانسته‌اند قاتل را پیدا کنند و معما سربسته مانده است. ناگزیر دست به دامان گاراگاه مشهور و قهرمان داستان هرکول پوآرو می‌شوند و او که پی به ناتوانی پلیس برده بود از مدت ها قبل خود در پی حل این معما بود اما او هم از حل معما ناتوان است تا اینکه...
شیطان زیر آفتاب
شیطان زیر آفتاب خلاصه به شوهرم گفتم الان فقط دلم جای ساکت کنار دریا می خواد که آرامش داشته باشم... مگه نه آدل؟ اینگلیش ریوی‌یرا هم دقیقا یه همچین جاییه. هم خوش منطره است، هم راحته و هم از همه لحاظ اعیونیه. آبشم خیلی بهداشتیه، مگه نه آدل؟ آره عزیزم؟
جنایت‌های میهن‌پرستانه
جنایت‌های میهن‌پرستانه بست و چهار ساعت بعد جپ به پوآرو زنگ زد و با لحن بسیار ناراحت‌کننده گفت: آن حرف‌ها را بینداز دوز! همه را! منظورت چیه، دوست عزیز؟ مورلی خودکشی کرده. ما دلیلش را پیدا کردیم. چی بود؟
خطر در خانه آخر
خطر در خانه آخر به نظرم در بین شهرهای جنوب انگلستان، هیچ شهری به قشنگی سنت‌لو نیست. اسمش را گذاشته‌اند عروس شهرهای ساحلی و الحق که همین‌طور است. آدم را یاد ریویرا می‌اندازد. به عقیده من ساحل کورنوال دست‌کمی از جنوب فرانسه ندارد. اینها را به دوستم، هرکول پوآرو گفتم. پوآرو گفت: تو منوی رستوران قطار دیروز هم همین را نوشته بود، دوست من. حرفت تازگی ...
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها