رمان ایرانی

آن‌سوی نیزار

این کتاب یک رمان است. مردی شصت ساله و موقر، داستان زندگی خود را به سعید، خبرنگار ساکن لندن می‌دهد تا چاپ شود. سعید داستان را می‌خواند و به نظرش بسیار پرکشش و جالب می‌آید. او سرگذشت پر نشیب و فراز مرد را که در طول مدت خبرنگاریش هیچگاه با مانند آن مواجه نشده بوده، به چاپ می‌رساند و شکی ندارد که خوانندگان را نیز به شگفت وا می‌دارد.

علم
9789645989871
۱۳۸۳
۷۶۸ صفحه
۱۴۳۷۸ مشاهده
۱ نقل قول
دیگر رمان‌های حسن کریم‌پور
بهانه‌ای برای ماندن
بهانه‌ای برای ماندن پدرم یک مزرعه کوچک و یک باغ داشت که با همان زندگی ماها رو که دو برادر بودیم و سه خواهر، می‌گذروند. من از همان دوران نوجوانی دوست داشتم ناخدای کشتی بشم، چون اغلب در تابستان که مدرسه‌ها تعطیل می‌شد می‌رفتم چابهار، نزد داییم. از آنجا بود که به دریا علاقه‌مند شدم. کلاس ششم ابتدایی رو که تموم کردم داییم ...
احساس پنهان
احساس پنهان قصه مردی شصت ساله است که با یک ازدواج تحمیلی زندگی می‌گذراند، در پی ماجرایی پر نشیب و فراز دلباخته زنی جوان می‌شود...
دختر بویر احمدی
دختر بویر احمدی همه ساکت بودیم. من و رودابه در برابر آن همه چشم خجالت می‌کشیدیم به همه سلام کنیم اما نگاه‌مان هزاران جمله حرف داشتند. به یکدیگر خیره شدیم حتی پلک زدن را فراموش کرده بودیم که مبادا یک لحظه از هم غافل شویم. موجی از دلهره و اضطراب و هیجان توام با ذوق و شوق احاطه‌ام کرده بود. هر دو یک ...
من محکوم می‌کنم
من محکوم می‌کنم
مشاهده تمام رمان های حسن کریم‌پور
مجموعه‌ها