مجموعه داستان خارجی

دیوار و شمعدانی (داستان‌های کوتاه)

(Il muro e il geranio)

((دیوار و شمعدانی)) در ادامه ((یک چیز به هر حال یک چیز است)) منتشر می‌شود. موراویا در این مجموعه نیز، با نثری درونکاوانه، احساسات درونی و پنهان انسان متوسط عصر حاضر را به نمایش می‌گذارد. داستان‌هایی که روایت این انسان و لحظاتی از زندگی اوست، لحظاتی که شاید خیلی‌ها نه شهامت تجربه کردنش را بیابند و نه دلیلی برای این کار ببینند.

اعظم رسولی
9789647081702
۱۳۸۸
۱۶۸ صفحه
۹۶۹ مشاهده
۰ نقل قول
آلبرتو موراویا
صفحه نویسنده آلبرتو موراویا
۱۷ رمان آلبرتو موراویا یکی از رمان‌نویسان برجسته ایتالیا در سدهٔ بیستم بود. موضوعات آثار او جنسیت، بیگانگی و وجودگرایی بود. معروف‌ترین اثر او رمان ضدفاشیستی دنباله‌رو است. او در سال ۱۹۴۱ با السا مورانته (رمان نویس که رمان مشهور تاریخ از اوست) ازدواج کرد که در سال ۱۹۶۲ از هم جدا شدند.
دیگر رمان‌های آلبرتو موراویا
گوساله دریایی
گوساله دریایی "گوساله دریایی" مجموعه‌ای است از داستان‌های طنز و سورئالیستی آلبرتو موراویا. سورئالیسمی متفاوت که با روایتگری آغاز می‌شود و ناگهان موقعیت‌ها تغییر مکان می‌دهند، فضا به هم می‌ریزد و انگار با افسانه روبرو می‌شوی، چرا که شخصیت‌ها در عین واقعی بودن غیر واقعی به نظر می‌رسند و آنچه غیر واقعی است واقعی.
1 چیز به هر حال 1 چیز است (مجموعه داستان‌های کوتاه)
1 چیز به هر حال 1 چیز است (مجموعه داستان‌های کوتاه) "یک چیز به هر حال یک چیز است" مجموعه 20 داستان کوتاه است که به دوران جدیدی از حیات نویسندگی آلبرتو ‌موراویا تعلق دارد. انسان متوسط که درگیر سختی‌ها و پیچیدگی‌هاست و همیشه نگاهی به بیرون دارد، آرام می‌گیرد و فرصت تامل در دنیای دیگری را پیدا می‌کند. او نگاه خود را از دنیای بیرون به دنیای درون می‌کشاند تا ...
آدم بدشانس (مجموعه داستان‌های رمی 2)
آدم بدشانس (مجموعه داستان‌های رمی 2) "آدم بدشانس" جلد دوم از مجموعه داستان‌های رمی آلبرتو موراویاست و پس از "من که حرفی ندارم" منتشر شده است. موراویا از نویسندگان مطرح و نام‌آور نیمة دوم قرن بیستم است که در داستان‌هایی کوتاه، با طنزی خاص و توصیف‌هایی دقیق، قدرت روایتگری و شخصیت پردازی خود را نمایان می‌سازد.
همه کاره و هیچ کاره
همه کاره و هیچ کاره چه کارهایی که نکردم. از پایان جنگ تا به امروز دست کم دوبار در سال شغل عوض کردم؛ ولی شغل که چه عرض کنم، خودش یک جور بی‌‌کاری بود. برادر شیری من، که مهندس الکترونیک و آدم دقیق و متعصبی‌ست، همان کسی که گاهی پیشش می‌رفتم تا نصیحتم کند، یک روز صریح و پوست کنده به من گفت: «تو سرافینو، ...
تو که منو می‌شناسی کارلو
تو که منو می‌شناسی کارلو ـ «می‌دونستم.» ـ «تو که منو می‌شناسی کارلو. می‌دونی که تخصص من فرهنگ بوده و هست.» ـ «البته، اینو که گفته بودی.» ـ «انسانیت بدون فرهنگ چی می‌شه، کارلو؟ می‌شه یه توده‌ی بی‌هویت که پول براش تنها فرق بین آدماس. تو پولدار و من فقیر، تو که صدقه می‌دی و من که صدقه می‌گیرم. ولی خوشبختانه یه چیزی هم به اسم فرهنگ وجود ...
مشاهده تمام رمان های آلبرتو موراویا
مجموعه‌ها