رمان نوجوان

امروز چلچله من

آقای شهردار گفت: از آنجایی که هر دو طرف تحمل زندگی با یکدیگر را ندارند و از آنجایی که شهر ما از دو نیمه تشکیل شده است تصمیم گرفته شد که نیمه آن طرف پل در اختیار همه کسانی باشد که تحمل شنیدن تذکرهای بهداشتی را ندارند. و این طرف پل در اختیار کسانی باشد که نمی‌خواهند بچه‌هاشان قربانی بی‌توجهی عده‌ای بشوند. مردم پاکیزه یک‌صدا شعار دادند:«امروز چلچله من فردا چلچله تو».

کویر
9789642140534
۱۳۹۱
۲۶۴ صفحه
۴۶۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های فریبا کلهر
قصه‌های 1 دقیقه‌ای برای همه
قصه‌های 1 دقیقه‌ای برای همه دختر جوانی، گردنبندی از کلمه‌ها به گردن آویخته بود که همه از زیبایی‌اش، خیره مانده بودند. پسر جوانی، داشت با جمله‌های آشنا، برای همه ماهی می‌گرفت تا به دختر جوان برسانندش. مادری، نوزادش را با ترانه‌ها آرام می‌کرد و همه دست به چانه زده بودند و نگاهش می‌کردند. پدری، بسته‌های کلمه را جا‌به‌جا می‌کرد تا جمله‌ای پیدا کند و همه ...
شروع 1 زن
شروع 1 زن وقتی به میدان هفت تیر رسیدم خبری از گردهمایی و تجمع نبود. اغتشاش بود. یک دنیا زن و مرد هراسان که از دست پلیس‌ها فرار می‌کردند. ساعت حدود پنج بعداز ظهر بود. راه‌های ورود به میدان بسته بود اما می‌خواستم هر طور شده از سد پلیس‌ها بگذرم و داخل میدان شوم و آن همه مرد و زن را ببینم، فعالان ...
مردی از آنادانا
مردی از آنادانا فکر می‌کنم نوشتن خلاصه رمان زیاد مفید نباشه برای همین چند تا از فرازهای رمان رو می‌نویسم شاید بیشتر به درد بخوره. یکی از شخصیت‌های اثرگذار این رمان زنی به اسم آناداناست که به او بانوی ترشی‌های همدانی می‌گویند. قصه‌گوست و در عالم ترشی‌ها سیر می‌کند. در نهایت خودش را توی کوزه سرکه می‌اندازد و ترشی می‌اندازد. ضرب‌المثل همدانی که ...
خورشید خانم مامان شده و 6 قصه دیگر
خورشید خانم مامان شده و 6 قصه دیگر -
مشاهده تمام رمان های فریبا کلهر
مجموعه‌ها