رمان نوجوان

آینده کهن (روایت شب دوم)

مرد در اتاق کوچک رو به نیل نشسته بود و انتظار می کشید. سرش را طوری میان کف دست راستش پنهان، کرده و غرق در اندیشه‌هایش بود که صدای نزدیک شدن قدم‌ها بر سنگفرش اتاقک را نشنید. با دست چپ گهواره‌ای را که کنارش بود، آرام آرام تکان می‌داد تا صدای مرد تازه وارد او را به خود آورد: من برای شنیدن حرف‌های تو اینجا هستم. آینده کهن سه گانه‌ای‌ست که می‌کوشد از فراز زمان و مکان و لایه‌ها، به کشف شاید گوشه‌ای از حقایق هستی برخیزد. از میان ماجرا‌ها عبور می‌کند شاید که ریسمانی از حقیقت را در میانه داستان‌هایش برای جویندگان بیابد: برای همان‌ها که هرگز از شنیدن خسته نمی‌شوند.

9786006287485
۱۳۹۲
۱۸۴ صفحه
۷۳۷ مشاهده
۰ نقل قول
آرمان آرین
صفحه نویسنده آرمان آرین
۲۴ رمان آرمان آرین زاده‌ی ۱۳۶۰ است. او با آفرینش اثر سه‌گانهٔ «پارسیان و من» به دنیای ادبیات شناسانده شد. پارسیان و من نام رمانی است در سه جلد که بیان‌کننده‌ی استوره، حماسه و تاریخ ایران است. جلد نخست این کتاب با نام پارسیان و من: کاخ اژدها بیان‌کننده‌ی داستان ضحاک ماردوش (آژی‌دهاک) است. جلد دوم با نام پارسیان و من: راز کوه پرنده بیان‌کننده‌ی پهلوانی‌های رستم و شرح هفت خوان او در قالب رمانی جذاب است و کتاب سوم هم با نام ...
دیگر رمان‌های آرمان آرین
پارسیان و من (راز کوه پرنده)
پارسیان و من (راز کوه پرنده) سیاوش، دومین نوجوان امروزی است که پای در سفر و حرکت در زمان می‌نهد. او مسافر عرصه حماسه‌ها با همراهی مرغ دانای پارسیان است. مقرر است که سیاوش همراه با رستم دستان، هفت خوان را طی کند... مقرر است که در نبردهای پهلوانان و رنج‌ها و شادی‌هایشان شریک باشد... و مقرر است که تا واپسین لحظه‌ها بزرگ‌ترین پهلوان تاریخ را تنها نگذارد. این‌گونه است ...
پارسیان و من
پارسیان و من در نخستین رمان اسطوره‌ای ایران، اردشیر نوجوانی ست که از جهان معاصر، گام بر زمان می‌نهد و سر از زمانه‌ی ضحاک ماردوش (آژی دهاک) برون می‌آورد. او با نگاهی امروزین و ایرانی و انسانی، زندگی در آن دوران را تجربه می‌کند و در کنار کاوه و فریدون و ایرج و ... با همه زوایای این بزرگ‌ترین ماجرای اسطوره‌ای تاریخ بشر آشنا ...
بوف کر
بوف کر -
افسون‌نامه (1 داستان بلند از آرمان آرین)
افسون‌نامه (1 داستان بلند از آرمان آرین) کوچه‌ها آنقدر خلوت بود که حتی سگ‌های ول هم به سوراخ‌هایشان خزیده بودند. از هیچ خانه‌ای بوی ناهار نمی‌آمد و البته اناث ده هم که معمولا دنبال این مهلت‌هایند، به عزای استا دستشان به دیگ و تنور نمی‌رفت! انگار ملک‌الموت، این بار خودش روی سینه ده نشسته بود که نفسمان بالا نمی‌کشید.
آینده کهن (روایت شب نخست)
آینده کهن (روایت شب نخست) چند پاره نور گداخته و مبهم دیگر نیز از پس نخل‌ها و آن سوتر از اعماق بیابان گذشتند و لحظه‌ای بعد به آن انجمن کوچک پیوستند...سرانجام وقتی هیبت‌شان تا آنجا که ممکن بود زیر نور ماه پدیدار شد، دیدم که آن‌ها موجوداتی کوتوله با تلالویی شبیه به تکه زغال‌های گداخته‌اند و چهره‌هایی مچاله و اندامی ناموزون دارند... سه گانه آینده کهن، ...
مشاهده تمام رمان های آرمان آرین
مجموعه‌ها