رمان نوجوان

پارسیان و من (رستاخیز فرا می‌رسد)

در نخستین رمان اسطوره‌ای ایران، اردشیر نوجوانی ست که از جهان معاصر، گام بر زمان می‌نهد و سر از زمانه‌ی ضحاک ماردوش (آژی دهاک) برون می‌آورد. او با نگاهی امروزین و ایرانی و انسانی، زندگی در آن دوران را تجربه می‌کند و در کنار کاوه و فریدون و ایرج و ... با همه زوایای این بزرگ‌ترین ماجرای اسطوره‌ای تاریخ بشر آشنا می‌شود. هستی او در مسیر این حرکت در زمان، متحول و برای رستاخیزی راستین و نهایی آماده می‌شود.

موج
9789645834294
۱۳۸۷
۲۴۰ صفحه
۳۴۳۱ مشاهده
۳ نقل قول
آرمان آرین
صفحه نویسنده آرمان آرین
۲۴ رمان آرمان آرین زاده‌ی ۱۳۶۰ است. او با آفرینش اثر سه‌گانهٔ «پارسیان و من» به دنیای ادبیات شناسانده شد. پارسیان و من نام رمانی است در سه جلد که بیان‌کننده‌ی استوره، حماسه و تاریخ ایران است. جلد نخست این کتاب با نام پارسیان و من: کاخ اژدها بیان‌کننده‌ی داستان ضحاک ماردوش (آژی‌دهاک) است. جلد دوم با نام پارسیان و من: راز کوه پرنده بیان‌کننده‌ی پهلوانی‌های رستم و شرح هفت خوان او در قالب رمانی جذاب است و کتاب سوم هم با نام ...
دیگر رمان‌های آرمان آرین
سپیدبال
سپیدبال «سپیدبال» عقاب کوچولوی تازه به دنیا آمده‌ی کوهستان البرز بود! سه شب و چهار روز از چشم باز کردنش می‌گذشت و تمام مدت توی لانه‌ی حصیری‌شان، بالای قله‌های البرز نشسته و همراه پسرعمویش، که او هم تازه به دنیا آمده بود و در لانه‌ی آن وری بود، با دهان باز منتظر رسیدن غذا می‌شد.
کابوس باغ سیاه
کابوس باغ سیاه از باغ، همیشه صدای کلاغ می‌آید. لانه‌هایش بالای درخت‌های خشکیده سپیدار است و گروه گروه، آن بالاها می‌چرخند. دیوار مستطیلی باغ ما، چهار ضلع گلی و بلند دارد، در بعضی جاها کمی ریخته و بدترکیب و سردستی، بازسازی شده و در برخی نقطه‌ها هنوز قطور و قبراق، ما را دربر گرفته است.
حماسه سرآغاز (پتش خوارگر 1)
حماسه سرآغاز (پتش خوارگر 1) پاهای پسرک از وحشت قفل شده بودند و دست‌هایش می‌لرزیدند. اگر برمی‌خاست و به سوی درخت دیگری می‌دوید، غول بی‌تردید او را می‌دید و با دو قدم به او می‌رسید و اگر همان‌جا می‌ماند، غول چند ثانیه دیگر بالای سرش بود! در همین فکرها بود که ناگهان دو دست نیرومند، از فراز همان درخت، بر سرش فرود آمدند و پیش ...
سپیتمان
سپیتمان ‹‹ به کدام سرزمین روی آوردم؟! به کجا، رفته پناه جویم؟ اشراف و بزرگان از من کناره می‌گیرند و از دهقانان و مردم عادی به دلیل نادانی‌اشان و از فرمانروایان شهرها به خاطر دروغ‌گویی‌شان خشنود و راضی نیستم. در این وانفسا چطور می‌توانم فرمان تو را اجرا و تو را شاد کنم ای خداوند؟!››
مردی از تبار اژدها (پتش خوارگر 2)
مردی از تبار اژدها (پتش خوارگر 2) مردی نقاب‌دار، همچنان و عرق‌ریزان، پنجه‌های خستگی ناپذیرش را بر بلندای صخره کوبید و سوراخ به سوراخ بالا رفت تا به نیمه‌های راه رسید. آن‌گاه پسرک سوگندش را شکست و نیم‌نگاهی به زیر پا و اطراف‌شان انداخت، جایی از دیواره که دیگر روی آن، نه راهی به پس بود و نه راهی به پیش...
مشاهده تمام رمان های آرمان آرین
مجموعه‌ها