مجموعه داستان داخلی

فرصت دوباره

علیرضا م. ملقب به فانوس خیال از اینکه به اولین کتاب شعرش اجازه چاپ نداده بودند سخت حیرت کرد. با خودش گفت مگه می‌شه؟ و ماتش برد. یک آن ـبین خودمان باشدـ ته دلش خوشحال شد، اما بلافاصله صورت غمگین و ناامید مادرش پیش چشم‌هایش ظاهر شد و دلش سخت گرفت. کتابش را به خاطره و روح او تقدیم کرده بود و هر شب پیش از خواب صدای او را می‌شنید: آفرین پسر نابغه‌ام. بالاخره توی کاری که برات انتخاب کرده بودم موفق شدی. ازت ممنونم. یادت باشه که این موفقیتو مدیون من هستی.

نیلوفر
9789644485992
۱۳۹۳
۲۵۶ صفحه
۹۰۷ مشاهده
۰ نقل قول
گلی ترقی ۱۳ رمان گلی ترقی در ۱۷ مهر ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد. پدرش لطف‌الله ترقی مدیر مجلهٔ ترقی بود. در خیابان خوشبختی به‌دنیا آمد و در شمیران به مدرسه و سپس دبیرستان انوشیروان دادگر رفت. در ۱۹۵۴ (میلادی) پس از به پایان رساندن سیکل اول دبیرستان به آمریکا رفت. ۶ سال در آمریکا زندگی کرد و دیپلم دبیرستان و لیسانس فلسفه گرفت و از آن‌جا که زندگی در آمریکا را دوست نداشت به ایران بازگشت. پس از بازگشت برای گرفتن دکترای ...
دیگر رمان‌های گلی ترقی
2 دنیا
2 دنیا مجموعه داستان دو دنیا در واقع دنباله بخشی از کتاب خاطره‌های پراکنده است. سه داستان «اتوبوس شمیران»، «خانه مادربزرگ» و «دوست کوچک» که در آن کتاب آمده‌اند متعلق به این مجموعه هستند. داستان «پدر»، که در کتاب خاطره‌های پراکنده منتشر شده، از نظر من کوتاه و ناکامل بود. آن را از نو بازنوشتم و در این مجموعه جای دادم. امیدوارم ...
12 داستان (داستان‌های برگزیده به انتخاب نویسنده)
12 داستان (داستان‌های برگزیده به انتخاب نویسنده) روزی دوستی پرسید کدام یک از داستان‌هایت را بیشتر از همه دوست داری. کفتم نمی‌دانم. اما رفتم توی فکر. انتخاب سختی بود. تصمیم گرفتم از خیر جواب دادن به این پرسش مزاحم بگذرم، اما پرسش مزاحم ول‌کنم نبود، توی سرم می‌چرخید و وسوسه‌ام می‌کرد. حالا خودم بودم که می‌خواستم بدانم: کدام یک؟ به هر داستان که فکر می‌کردم، داستان دیگری ...
خواب زمستانی
خواب زمستانی خواب زمستانی با شیوه‌ای ساده و کلماتی دقیق و طنزی خاص و با قدرت قلم به ما تذکر می‌دهد که بدون درد زیستن، عشق به زندگی امکان ندارد. خواب زمستانی بیانگر زندگی همگانی و قبیله‌ای آدم‌‌هایی است که حضور ناگزیر مدرنیته را احساس می‌کنند و از الزام فردیت و قبول فردی و تنهایی و مسئولیت، هراسان هستند. میز گرد نویسندگان
بازگشت
بازگشت دوستانش اسم او را گذاشته بودند «زن پراکنده» چون هر تکه از وجودش به سوی کسی یا چیزی می‌دوید: به سوی پسرهایش در آمریکا، شوهرش در تهران، خواهرش در کانادا، برادرش در آلمان، و دوستان نزدیکش پخش و پلا در اطراف و اکناف جهان.خودش را با نگاه این آدم‌ها می‌شناخت. حس می‌کرد بدون این دیگران کم و کسر دارد، مثل ...
خاطره‌های پراکنده
خاطره‌های پراکنده خانه‌ی مادر بزرگ را فروخته‌اند و ساعت بزرگ دیواری در منزل یک از دایی‌هاست. آخرین دایی. گه گاه ، در نیمه‌شبی بی‌خواب، تیک‌تاک موذی آن را در ته بالشم می‌شنوم و می‌دانم که این ساعت بعد از ما هم خواهد بود و از سماجت عقربه‌های چرخان آن دلم می‌گیرد. و بعد، نزدیک به روشنایی صبح عطری گوارا، مثل نفسی سبک ...
مشاهده تمام رمان های گلی ترقی
مجموعه‌ها