مجموعه داستان خارجی

پایان دوئل (گزارش دکتر برودی) مجموعه داستان

(Doctor brodies report)

مردی از یک سوی بار با گفتن هیس مرا به سکوت فراخواند. در رفتارش عنصری قوی بود که باعث شد نسبت به او محتاط باشم. پشت یکی از میزهای کوچک نشسته بود و یک لیوان خالی هم روبرویش بود و من به نحوی حس کردم که مدت‌هاست آن‌جا نشسته است. قدش نه کوتاه بود و نه بلند و ظاهر کارگری معمولی یا شاید کارگر قدیمی مزرعه را داشت.

علی معصومی
بوتیمار
9786006938547
۱۳۹۲
۱۱۲ صفحه
۷۵۷ مشاهده
۰ نقل قول
خورخه لوییس بورخس
صفحه نویسنده خورخه لوییس بورخس
۲۳ رمان Jorge Francisco Isidoro Luis Borges Acevedo (Spanish pronunciation: [xoɾxe lwis boɾxes]) was an Argentine writer and poet born in Buenos Aires. In 1914, his family moved to Switzerland where he attended school and traveled to Spain. On his return to Argentina in 1921, Borges began publishing his poems and essays in Surrealist literary journals. He also worked as a librarian and public lecturer. Borges was fluent in several languages. He was a target of political persecution during the Peron regime ...
دیگر رمان‌های خورخه لوییس بورخس
اولریکا و 8 داستان دیگر
اولریکا و 8 داستان دیگر اولریکا و هشت داستان دیگر نُه داستان کوتاه از خورخه لوئیس بورخس را دربرمی‌گیرد: «اولریکا»، «فرقه‌ سی»، «شب عطیه‌ها»، «اوندر»، «خدعه‌ جنگی»، «ابِلینو ارِدوندو»، «جده»، «دوئل» و «دوئلی دیگر». مترجم داستان‌های این مجموعه را از دو کتاب بورخس برگزیده است؛ شش داستان نخست از کتاب شن و سه داستان آخر از گزارش برودی. آلبرتو مانگوئل، نویسنده‌ آرژانتینی که در نوجوانی ...
حافظه‌ی شکسپیر
حافظه‌ی شکسپیر هستند آدم‌هایی که سرسپرده گوته، اداها، یا آخرین ترانه نیبلونگن باشند؛ تقدیر من شکسپیر بوده است. هنوز هم هست، ولی به شیوه‌ای که هیچ‌کس نمی‌توانست پیش‌بینی کند ـ هیچ‌کس جز یک مرد، دانیل ثورب، که همین اواخر در پرتوریا درگذشت. مرد دیگری هم هست. که من هرگز چهره‌اش را ندیده‌ام. نام من هرمان سورگل است.
هزارتوهای بورخس
هزارتوهای بورخس
داستان جنگجو و دوشیزه اسیر
داستان جنگجو و دوشیزه اسیر سواری خونین و خسته و فرسوده، از شرق به سویم می‌آمد. در چند قدمی من از اسب پیاده شد و با صدایی تسکین‌ناپذیر و بی‌رمق به زبان لاتینی، نام رودخانه‌ای را از من پرسید که در کنار دیوارهای شهر جاری بود. به او گفتم رود مصر است که از باران آب می‌گیرد. او با ترش‌رویی جواب داد: «من در جستجوی ...
آگراندیسمان (داستان‌هایی از استادان آرژانتینی)
آگراندیسمان (داستان‌هایی از استادان آرژانتینی) در شهری کوچک در اسکاتلند کتاب‌هایی می‌فروشند با صفحه‌ای خالی مخفی شده جایی در کتاب. اگر خواننده به این صفحه برسد و ساعت سه بعدازظهر باشد، او می‌میرد... در آمالفی، آن‌جا به پایان می‌رسد، موج‌شکنی هست که امتداد می‌یابد تا توی دریا و شام. آن دورها، بعد از آخرین فانوس دریایی، می‌توان شنید سگی پارس می‌کند... مردی دارد روی مسواکش ...
مشاهده تمام رمان های خورخه لوییس بورخس
مجموعه‌ها