نمایش‌نامه

مرگ در می‌زند

(Death kmocks)

مرگ یه تصویر نمادین از نبودنه و همون‌طور که خودتون می‌دونین چیزی که نباشه نمی‌تونه وجود داشته باشه...بنابراین این مرگ وجود نداره و فقط یه توهمه”

چشمه
9789643622510
۱۳۹۰
۲۲۴ صفحه
۱۲۳۸ مشاهده
۳ نقل قول
وودی آلن ۲۲ رمان Woody Allen (born Allen Stewart Königsberg) is a three-time Academy Award-winning American film director, writer, actor, jazz musician, comedian and playwright. His large body of work and cerebral film style, mixing satire, wit and humor, have made him one of the most respected and prolific filmmakers in the modern era. Allen writes and directs his movies and has also acted in the majority of them. For inspiration, Allen draws heavily on literature, philosophy, psychology, Judaism, European cinema and New York ...
دیگر رمان‌های وودی آلن
جنایت سازمان‌یافته
جنایت سازمان‌یافته سال گذشته، جنایت سازمان‌یافته مستقیما مسئول بیش از صد قتل بوده و با قرض دادن یا کرایه ماشین به قاتلان یا نگه داشتن کت آن‌ها، به شکل غیر مستقیم در صدها قتل دیگر مشارکت داشته، فعالیت‌های غیر قانونی دیگری که اعضای کوزانوسترا در آن شرکت داشته‌اند شامل قمار، مواد مخدر، فحشا، هواپیما‌ربایی، نزول‌خواری، و انتقال یک ماهی سفید بزرگ از ...
کنت دراکولا
کنت دراکولا جایی در ترانسیلوانیا، دراکولای خون‌آشام در تابوتش دراز کشیده و منتظر فرا رسیدن شب است. از آن‌جا که قرار گرفتن در معرض انوار آفتاب به متلاشی شدنش می‌‌انجامد، در اتاقکی با آستر ساتن که نام خانوادگی‌اش بر آن نقره‌کوب شده پناه می‌گیرد. لحظه تاریکی که درمی‌رسد، موجود خبیث به یاری غریزه‌ی جادویی‌اش از مأمن خویش بیرون می‌آید، و در قالب ...
متل ماه عسل از نو بزن سم
متل ماه عسل از نو بزن سم سام: من اون شخصیت رو دوست داشتم. نوشته‌های تو خیلی کندن... اون داستان پست مدرنیستیت در مورد اون ملحده که هشتاد سال توی یه اتاق خالی، بی که تکون بخوره، تنها می‌نشست چون که می‌خواست زندگیش آهسته بگذره... خوابم برد اصلا... خاخام: امروزه بسی باب است انسان‌ها الحاد را ستایش کنند، اما دمی که در بستر مرگند، روحانی‌ای می‌طلبند تا ...
پرسش
پرسش نوشته حاضر نمایش‌نامه‌ای تک‌پرده‌ای بر اساس یکی از رویدادهای زندگی آبراهام لینکلن. رویداد مورد نظر ممکن است واقعیت داشته یا نداشته باشد. مهم این است که وقتی که نوشتمش خسته شدم.
هرج و مرج محض
هرج و مرج محض سیمینوف گفت: «نمی‌خوام اسم ببرم، اما سال‌ها قبل یه سرمایه‌گذار بانکی بود که نتونست بچه‌اش را بفرسته یه مهدکودک درست و حسابی. می‌گن بچه‌اش رسوایی به بار آورده و نتونسته نقاشی انگشتی بکشه. بگذریم، پسره که مدرسه مورد نظر پدر و مادرش راهش ندادن، مجبور می‌شه... نمی‌دونم چه جوری بگم...» «مجبور می‌شه که چی؟ بگو! من طاقتش رو دارم!» «بزار این جوری برات ...
مشاهده تمام رمان های وودی آلن
مجموعه‌ها