نمایش‌نامه

1 شب دیگر هم بمان سیلویا

ما خوشبخت بودیم. بغل بغل گل نرگس از باغچه کلیسا می‌چیدیم تا به بقال محل بفروشیم. من به دنیا اومدم، شعر گفتم،‌ تد هیوز رو دیدم، عاشقش شدم و باهاش زندگی کردم، دیگه بیشتر از این چی می‌خوام؟ یه آدم بیشتر از این چی می‌خواد؟ خدایا بهت احتیاج دارم،‌ به عشقت، به گرمات، به کلمه‌ت، یه چیزی بگو خدا، یه چیزی بگو...

قطره
9789641158646
۱۳۸۶
۵۸ صفحه
۳۵۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های چیستا یثربی
خواب گل سرخ
خواب گل سرخ خواب گل سرخ رمانی درباره آدم‌هاست، آدم‌های ساده و معمولی. آدم‌هایی مثل من، شما، همسایه‌ها و مردم کوچه و بازار... همه ما دل‌مان می‌خواهد از اتاق تنهایی خود خارج شویم و به آدم‌ها نزدیک شویم. همه ما دل‌مان می‌خواهد که دوست داشته باشیم و دوست داشته شویم، اما آیا در دنیای متکثر و مجازی امروز، چنین چیزی ممکن است! یک ...
زنان مهتابی مرد آفتابی و 2 مرغ آخر عشق
زنان مهتابی مرد آفتابی و 2 مرغ آخر عشق شاهزاده: مرا رها کن، این‌گونه که چون سایه در تعقیب منی، همگان به من می‌خندند. زن: نه آقا... همگان به من می‌خندند! اما بگذارید بخندند... که این مردم اندوهگین و دل‌مرده را شاید، زهر خندی از تماشای عطش عاشقی، کمی به وجد آورد... مرا باکی نیست.
پری‌خوانی عشق و سنگ (مجموعه 3 نمایش‌نامه)
پری‌خوانی عشق و سنگ (مجموعه 3 نمایش‌نامه) خدا شنید و لبخند زد و لبخند خدا آفتاب است که هرگز با زمین قهر نمی‌کند و هر آفتاب تازه یعنی جهانی تازه، ببین از چاه چه آورده‌ام؟ آخرین وصیت بزرگ‌مردی را... بخوان... صدای مرا در صحرا آواز ده. خواستم از چاه بیرون بیایم تا بخوانم. خواستم بیرون بیایم، اما نشد. تاریکی مرا به سوی خود کشید. گویی که آن مردان ...
سلام خانم جنیفر لوپز
سلام خانم جنیفر لوپز وقتی چشم‌هایش را باز کرد، هنوز در جاده بودند. دختر با دقت به ساعتش نگاه کرد، مثل این‌که ساعتش از کار افتاده بود. به مرد گفت: ببخشید به بزرگراه نرسیدیم؟ ... مرد گفت: «بعد از بزرگراه، مسیرت کجاست؟» دختر گفت:«تقاطع بزرگراه، همون جاده که...» مرد گفت:«بشین می‌برمت...» به یکی از ماموران پلیس گفتم: «این‌‌جا چه خبر است؟ این همه آدم چه می‌خواهند؟...» پلیس همان لبخند ...
من آناکارنینا نیستم (داستان کوتاه)
من آناکارنینا نیستم (داستان کوتاه)
مشاهده تمام رمان های چیستا یثربی
مجموعه‌ها