مجموعه داستان خارجی

هم‌چنان به هیچ‌وجه

یک روشنایی ضعیف با صدا نمایان می‌شود. با آمدن صداها تاریکی کمتر شد و به محض قطع شدن آن، نور ضعیف و ضعیف‌تر شد. همه چیز به حالت اول بازگشت و شما در تاریکی پشت سرتان قرار گرفتید. چشم‌ها باز شدند و یک تغییر ایجاد کردند.

جامی
9786001761126
۱۳۹۴
۸۰ صفحه
۱۰۶۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ساموئل بکت
عشق اول و دیگر نوشته‌ها
عشق اول و دیگر نوشته‌ها دست کم وقتی کنارش بودم، می‌توانستم به چیزی غیر از او فکر کنم، به چیزهای مطمئن و قدیمی، و به این ترتیب کم کمک، مثل کسی که به قعر و اعماق چیزی فرو می‌رود، دیگر می‌توانستم به هیچ‌چیز فکر نکنم. و می‌دانستم تاوان دوری از او از دست دادن این آزادی است، آزادی برای این که به هیچ چیز فکر ...
مالون می‌میرد
مالون می‌میرد مردن، پیش از مول مردن،‌با مول مردن، روی مول مردن و غلتیدن، مرده بر مرده، در میان مردمان بیچاره، و دیگر در میان زندگان ناگزیر به مردن نبودن. این‌ها هم نه؛ حتی این‌ها هم نه،‌ ماه من در زیر این‌جا بود، بسیار زیر، کمترین چیزی که می‌توانستم آرزو کنم، و یک روز، خیلی زود، ‌یک شب زمین‌تاب،‌ در زیر خاک،‌ ...
مالون می‌میرد
مالون می‌میرد بله، روزگاری بود که بی‌درنگ شب می‌شد و با جستجوی گرما و تکه‌های تقریباً خوردنی به ‌خوبی می‌گذشت. و تصور می‌کنی که این وضع تا آخر همین‌طور باقی می‏ماند. اما ناگهان همه ‌چیز دوباره شروع به خشم ‌و خروش می‌کند، در جنگل‌هایی از سرخس‌های بزرگ گُم می‌شوی یا در زمین‌های بایرِ در معرض بادهای شدید می‌چرخی، تا این‌که کنجکاو می‌شوی ...
ننامیدنی
ننامیدنی شاید یک رویاست، همه یک رویاست، که غافلگیرم می‌کرد، بیدار می‌شوم، در سکوت، و دیگر هرگز نمی‌خوابم. این من می‌شود، یا رویا، باز هم رویا، رویای سکوتی، سکوتی رویایی، لبریز نجواها، نمی‌دانم، فقط کلمات است، بیداری هرگز، فقط کلمات، چیز دیگری نیست، باید ادامه دهی، همین و بس، چندی دیگر متوقف می‌شوند، خوب می‌دانم، حسش می‌کنم، چندی دیگر ترکم می‌کنند، ...
مالون می‌میرد
مالون می‌میرد عاقبت با همه حرف‌ها من به زودی خواهم مرد. شاید ماه دیگر، آن‌وقت یا ماه آوریل خواهد بود یا ماه مه. چون هنوز اول‌های سال است، من این را از هزار نشانه کوچک می‌فهمم. شاید اشتباه می‌کنم، شاید تا روز یحیای تعمیددهنده، یا حتی چهارده ژوییه، روز جشن آزادی، زنده بمانم.
مشاهده تمام رمان های ساموئل بکت
مجموعه‌ها