زن سیاهپوش: دوستم داشت؟... واقعا فکر میکنی دوستم داشت؟ زن سفیدپوش: آره، دوستت داشت. زن سیاهپوش: پس تو هم جزو همه اون احمقایی هستی که اشتباها فکر میکنن «رت باتلر»، "اسکارلت" رو دوست داشت! زن سفیدپوش: اوه، خدای من! زن سیاهپوش: (انگار در رویای عمیقی فرو رفته است) من برای اون هیچی نبودم، جز یه رویای شخصی... اون با زیبایی من، با غرور من، با سرخوشی من و با توجهی که به من میشد، برای خودش داشت تاریخ درست میکرد (مکثی میکند) میدونم تو اینارو نمیفهمی.