رمان ایرانی

شب تنهایی ماه

متحیر و ناباور به سمت صدا چرخید. سهند در چند قدمی او ایستاده بود. پلک زد تا اشک‌هایی که همان لحظه در چشمش حلقه بسته بود، فرو بریزد و او چهره و قامت محبوبش را بهتر تماشا کند. شاید هم گمان می‌کرد این یک رویاست. رویایی که زود محو و نابود خواهد شد و برای دیدنش نباید فرصت را هر چند کوتاه از دست داد. سهند نزدیک شد و باز هم نزدیک‌تر. با هر قدمی که برمی‌داشت، حال نازنین بیشتر دگرگون می‌شد. دستش را گرچه بی‌رمق، اما دراز کرد. می‌خواست بودنش را حس کند. رعنا برخاست و بی‌صدا بیرون رفت. سهند به جای او نشست و نگاه عمیق و طولانی‌اش را به چشمان سبز نازنین دوخت.

علی
9789641931065
۱۳۹۵
۶۶۰ صفحه
۸۶۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مرضیه قنبری
سکوت بی‌کسی
سکوت بی‌کسی دلم برای تمام روزهای با هم بودنمان تنگه گل من، هنوز هم باور از دست دادنت مشکله. دوستت دارم ای آرامش جان من، هر چند هر زمان که خواستم آنرا بر لب جاری کنم تقدیر مانعی شد بر سر راه تمام نگفته‌هایم. تو را به آسمان عشق او می‌سپارم که همانند من عاشق است.
دنیای کوچک لیلا
دنیای کوچک لیلا چشمان تب‌دارش را به صورت زیبای همسرش دوخت: لیلا تو عشق بی‌کرانه‌ای هستی که همه عمر دنبالش بودم، حتی همون روزها که تو منجلاب نفرت دست و پا می‌‌زدم. اون روزها از اعتراف می‌ترسیدم ولی واقعیت این بود که با همه وجود خواستار عشقی پاک بودم و تو...
سکوت بی‌کسی
سکوت بی‌کسی دلم برای تمام روزهای با هم بودنمان تنگه گل من، هنوز هم باور از دست دادنت مشکله. دوستت دارم ای آرامش جان من، هر چند هر زمان که خواستم آنرا بر لب جاری کنم تقدیر مانعی شد بر سر راه تمام نگفته‌هایم. تو را به آسمان عشق او می‌سپارم که همانند من عاشق است.
فراتر از عشق
فراتر از عشق به اندازه همه ناگفته‌هایش می‌خواست حرف بزند، اما باید سنجیده عمل می‌کرد. نمی‌خواست باز هم بهار را به اشتباه بیاندازد. او باید همه حرف‌هایش را می‌شنید. چیزی مثل جرقه در ذهنش درخشید. نامه...
مشاهده تمام رمان های مرضیه قنبری
مجموعه‌ها