امید را فقط یه کمک بی رحمی روشن میتوان کشت. امید ستمگر است، چون دست و پا را میبندد و زنجیر میکند. تصرف عدوانی لنا آندرشون
بریدههایی از رمان تصرف عدوانی
نوشته لنا آندرشون
کسی که ترک میکند، دردی ندارد. کسی که ترک میکند، صحبت نمیکند، زیرا حرفی برای زدن ندارد. کسی که ترک میکند آماده است. درد بزرگ این است. کسی که ترکش میکنند، نیاز دارد تا ابد صحبت کند. تصرف عدوانی لنا آندرشون
وقتی چیزها تغییر میکنند، هیچ چیز تصادفی نیست. تصرف عدوانی لنا آندرشون
آددم چقدر میتواند احمق باشد که باور کند وقتی مردم کمبود وقت را دلیل میآورند، واقعا وقت ندارند؟ آدم چقدر میتواند کلا احمق باشد که آنچه را آشکارا رخ میدهد، نبیند. تصرف عدوانی لنا آندرشون
آدم تقریبا هرگز از خویشتن داری پشیمان نمیشود. خشم و پرخاش برعکس است. آدم تقریبا همیشه آرزو میکند آنها را بروز نداده بود. تصرف عدوانی لنا آندرشون
مردم دروغ میگویند که آزاد باشند، چون اگر راست بگویند، آزادشان نمیگذارند. مردم دروغ میگویند برای اینکه دیگران به خود حق میدهند به نام 《حقیقت》 با آنها مقابله کنند. تصرف عدوانی لنا آندرشون
آدم وقتی دردش را همراه خودش میبرد، هیچ چیز به او کمک نمیکند. تصرف عدوانی لنا آندرشون
هیچ دردی سختتر از نفهمیدن نیست. تصرف عدوانی لنا آندرشون
کسانی که پیامک و ایمیل را ساخته اند، نمیتوانند اضطراب و پشیمانی ناشی از پیامکهای بی پاسخ را در ذهنشان تصور کنند. تصرف عدوانی لنا آندرشون
عشق به کلمه نیاز دارد. مدتی کوتاه میتوان به حس بی کلام اعتماد کرد، اما در دارز مدت، عشق بی کلام و کلام بی عشق دوام نخواهد آورد. تصرف عدوانی لنا آندرشون
وقتی آدم عاشق است و عشقش پذیرفته شده، تنش احساس راحتی میکند. برعکس، وقتی عشق بی پاسخ میماند، تن احساس میکند وزنش سه برابر شده است. تصرف عدوانی لنا آندرشون
آدمی میتواند حتی دلتنگ کسی شود که او را فقط در خیال خود دیده است تصرف عدوانی لنا آندرشون