پسر، موقعی که آدم میمیرد، این مردم خوب آدم را از چهار طرف محاصره میکنند. من امیدوارم که وقتی مُردم، یک آدم بافهم و شعوری پیدا بشود و جنازهی مرا توی رودخانهای، جایی بیندازد. هرجا که میخواهد باشد، ولی فقط توی قبرستان، وسط مردهها، چالم نکنند. روزهای یکشنبه میآیند و روی شکم آدم دسته گل میگذارند، و از این جور کارهای مسخره. وقتی که آدم زنده نباشد، گل را میخواهد چه کار؟ مرده که به گل احتیاجی ندارد… آدم تا زنده است باید از کسی که دوستش دارد گل هدیه بگیرد…
– ناتور دشت اثر سلینجر
[لینک مرتبط: معرفی کتاب ناتور دشت] ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
بریدههایی از رمان ناتور دشت
نوشته جروم دیوید سالینجر
علت اینکه آن طرفها پرسه میزدم این بود که سعی میکردم پیش خودم حس کنم که دارم خداحافظی میکنم. منظورم این است که بعضی وقتها شده که از مدرسه یا جای دیگر رفته ام و حتی خودم ندانسته ام که دارم میروم. اینطوری خوشم نمیاید. برایم فرقی نمیکند که خداحافظی غمناک باشد یا سخت، ولی دلم میخواهد وقتی از جایی میروم خودم بدانم که دارم میروم. اگر آدم نداند حالش بدتر میشود. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
از نشونههای یه آدم بی تجربه اینه که دلش میخواد با شرافت برای هدفی که داره جونش رو فدا کنه و از نشونههای یه آدم باتجربه اینه که با کمال فروتنی در کنار هدفش به زندگی ادامه میده. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
حقیقتش را بخواهید من از کشیشها متنفرم ،مخصوصا وقتی با لحن مقدسی شروع به نصیحت میکنند؛ وای که چقدر از لحن آنها حالم بد میشود. اصلا نمیتوانم درک کنم چرا اونها قادر نیستن عادی حرف بزنند. به نظرم وقتی میخوهند حرف بزنند سعی در فریب انسانها دارند. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
گرچه من به عیسی مسیح علاقه مندم ولی اصلا به مطالب انجیل اهمیت نمیدم واقعیت اینه که حواریون باعث ناراحتی من میشن. چون به محض این که حضرت عیسی از دنیا رفت همه آنها سر به راه شدند ولی تا زمانی که زنده بود مدام او را آزار میدادند. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
مشکل اینجاست که با هر کسی رابطه دوستی برقرار میکنم فکر میکنم آدم درست و حسابی است. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
خیلی احمقانه است همیشه آدم مجبور است از دیدن کسی که اصلا خوشحال نشده بگوید خوشحال شدم بالاخره اگر آدم بخواد در میان مردم زندگی کند مجبور است این چرندیات رو هم سر هم کند. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
مردم همیشه برای چیزها و آدمهای عوضی دست میزنن ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
من امیدوارم که وقتی مردم، یک آدم با فهم و شعور پیدا بشود و جنازهٔ مرا توی رودخانه ای، جایی بیاندازد. هرجا که میخواهد باشد، ولی فقط توی قبرستان، وسط مرده ها، چالم نکنند. روزهای جمعه میآیند و روی شکم آدم دسته گل میگذارند، و از این جور کارهای مسخره. وقتی که آدم زنده نباشد، گل را میخواهد چکار؟ مرده که به گل احتیاج ندارد. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
وانمود میکنم کر و لالم. اون طوری مجبور نمیشدم با کسی حرفای احمقانهی بی خودی بزنم. اگه کسی میخواست باهام حرف بزنه باید حرفشو رو یه تیکه کاغذ مینوشت میداد دستم. بعد یه مدتم از این کار خسته میشدن و من باقی عمرم از شر حرف زدن خلاص مبودم ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
یه چیزی که خیلی روم تاثیر گذاشت این خانومه بود که بغلم نشسته بود و همه ش گریه میکرد. هر چی فیلمه مزخرفتر میشد بیشتر گریه میکرد. آدم فکر میکرد چون آدم مهربونیه داره گریه میکنه ولی از این خبرا نبود. من بغلش نشسته بودم و خوب میدونم. یه بچه همراهش بود که طفلک خیلی خسته شده بود و میخواست بره دستشویی ولی خانوم هی بهش میگفت آروم بگیره و مواظب رفتارش باشه. انداره یه گرگ مهربون بود. بعضیا اینطورین واسه یه فیلم چرت و پرت اشک میریزن ولی تو بیشتر موارد حرومزادههای پستی ان ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
وقتی رسیدم تو کوچه یکهو شروع کردم به دویدن. کوچه برف و یخ بسته بود. خودمم نمیدونم چرا همش میدویدم. مثل اینکه هی دلم میخواس فقط بدوم. وقتی رسیدم به آخرای کوچه اونوقت بیخود و بیجهت حس کردم که دارم یواش یواش محو میشم. ازون بعدازظهرای مجنونوار بود. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
"دخترایی که پاهاشونو انداخته بودن رو هم
دخترایی با ساقپاهای ماه
دخترایی با ساقپاهای بیریخت
دخترایی که پاهاشونو ننداخته بودن رو هم
دخترایی که خیلی خوشگل بودن
دخترایی که اگه از نزدیک میشناختیشون همشمون لش بودن"
تماشای خوبی بود، اگه بفهمی منظورم چیه ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
کاتولیکها همیشه سعی میکنن بفهمن تو هم کاتولیک هستی یا نه! ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
هیچوقت به هیچکی چیزی نگو. اگه بگی دلت برای همه تنگ میشه. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
آدم ازینکه یه حرف تازه به یه آدم صدساله بزنه متنفر میشه. اونا خوش ندارن حرف تازه بشنون. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
چقد بدم میاد وقتی آدم داره از جایی میره بیرون، یکی پشت آدم داد بزنه موفق باشی. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
قبلا از رو خریت خیال میکردم خیلی باهوشه، واسه اینکه خیلی چیزا از نمایش و سینما و ادبیات و اینا میدونست. اگه کسی ازین چیزا سر در بیاره خیلی طول میکشه آدم بفهمه طرف مشنگه یا سرش به تنش میارزه. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
برای اینکه بگم تا چه حد عقل از سرم پریده بود، بهش گفتم عاشقشم. داشتم دروغ میگفتم اما اون لحظه حرفم چیزی به جز حقیقت نبود. واقعا دیوونم. به خدا دیوونم. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
دوست داشتم خودمو از پنجره بندازم بیرون. اگه مطمئن بودم یکی اون پایینه و منو جمع میکنه، حتما خودمو مینداختم پایین. نمیخوام وقتی میافتم پایین و خونی و مالی ام، یه مشت فضول احمق بیان بالا سرم و زل بزنن بهم. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
خوب نشناختمش، اما میدونم از اون آدم هاس که تا ازشون چیزی نپرسی، باهات حرف نمیزنه. آدم بیشعوری بود. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
به نظرم اگه دختری رو دوس نداری، نباید باش رابطه داشته باشی و دورش بپلکی. اگه هم دوسش داری، باید مواظب صورتش باشی، هیچوقت با آب پاشیدن یا تف کردن، گه نمیزنی به صورتش. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
وقتی بهش گفتم احمق، بدش اومد. همه ی آدمهای احمق وقتی بهشون بگی احمق، ناراحت میشن. ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
زندگی مثل یه بازی میمونه و باید طبق قوانین خودش بازی کنی! ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
«این اشکال همهٔ آدمهای باهوشه. هیچ وقت نمیخوان دربارهٔ مسئلهٔ جدیای حرف بزنن مگه اینکه خودشون دوست داشته باشن» ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
«چیزی که در مورد یه کتاب خیلی حال میده اینه که وقتی آدم کتاب رو تموم میکنه دوس داشته باشه که نویسندهش دوست صمیمیش باشه و بتونه هر موقع دوست داره یه زنگی بش بزنه» ناتور دشت جروم دیوید سالینجر
ولی حتماً لازم نیس یکی آدم بدی باشه و تو رو افسرده کنه. طرف میتونه آدم خوبی باشه و باز هم افسردهت کنه ناتور دشت جروم دیوید سالینجر